یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

پیامک اسفند ماه

زندگی مجردی یعنی با مایع ظرفشوئی هم دست و صورتت رو بشوری هم لباساتو ، گاهی هم ظرف ها رو ! دندون رو هنوز امتحان نکردم اس ام اس خنده دار و جالب اسفند 92 -سری چهارم . . . سرپرست خانوار است دیگر گاهی سبد کالا به او تعلق نمیگیرد اس ام اس خنده دار و جالب اسفند 92 -سری چهارم . . . ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺗﻮ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﻬﻢ ﻧﺦ ﺩﺍﺩ سریع آوردمش خونه باهاش دکمه پیرهنم که ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﻭ ﺩﻭﺧﺘﻢ واااااااااای بر منحرفان ، وااااااااااای بر ناپاکان اس ام اس خنده دار و جالب اسفند 92 -سری چهارم . . . دختر است دیگر … نتیجه ی سونوگرافی رو میگم اس ام اس خنده دار و جالب اسفند 92 -سری چهارم چیه همش دوست دارین برای دخترا حرف درست کنین ؟؟ . . . دوستم توی دوران مجردى میخواست دنیارو عوض کنه ؛ پارسال زن گرفته ، دیروز رفتم خونه شون دیدم نمیتونه کانال تلویزیونم عوض کنه اس ام اس خنده دار و جالب اسفند 92 -سری چهارم . . . حالم خیلی بده . . . . بریم قلیون خیلی خوشحالم . . . . بریم قلیون حوصله ندارم . . . . . . بریم قلیون بنزین ندارم . . . . . . . بریم قلیون کلاس لغو شد . . . . . بریم قلیون مدرکمو گرفتم . شیرینیش ؟ . . . . بریم قلیون لامصب یه پا مدرسان شریفه این قلیون اس ام اس خنده دار و جالب اسفند 92 -سری چهارم . … . . دختر است دیگر گاهی دلش دنده چهار میخواهد اس ام اس خنده دار و جالب اسفند 92 -سری چهارم . . . فصل دوم سریال ستایش شروع شده میترسم ملت اسم بچه هاشون رو بزارن : ستایش۲ اس ام اس خنده دار و جالب اسفند 92 -سری چهارم . . . مردی در مصر خواب دید سبد پر از گلی در دست دارد ھراسان به خانه ی یوزارسیف شتافت و تعبیرش را جویا شد، اشک شوق در چشمان یوزارسیف حلقه زد و گفت: خوش به سعادتت، سبد کالا به تو تعلق میگیرد

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 10 اسفند 1392برچسب:اسفند ,اس ام اس,پیامک,جدید,
  • به دنبال خدا

    به دنبال خدا نگرد خدا در بیابان های خالی از انسان نیست، خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست.

    به دنبالش نگرد، خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست

    خدا در قلبی است که برای تو می تپد، خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد، خدا آن جاست

    در جمع عزیزترین هایت، خدا در دستی است که به یاری می گیری، در قلبی است که شاد می کنی، در لبخندی است که به لب می نشانی.

    خدا در بتکده و مسجد نیست، گشتنت زمان را هدر می دهد، خدا در عطر خوش نان است، خدا در جشن و سروری است که به پا می کنی، خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دور از انسان ها جست و جو مکن، خدا آن جا نیست

    او جایی است که همه شادند و جایی است که قلب شکسته ای نمانده در نگاه پرافتخار مادری است به فرزندش

    در نگاه عاشقانه زنی است به همسرش... باید از فرصت های کوتاه زندگی جاودانگی را جست. سالکان حقیقی می دانند که همه آن زندگی باشکوه هدیه ای از طرف خداوند و بهره خود را از دنیا فراموش نمی کنند.
    کسانی که از دنیا روی برمی گردانند نگاهی تیره و یأس آلود دارند آن ها دشمن زندگی و شادمانی اند خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا از آن روی

    برگردانیم سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسید: آیا «زندگی» را «زندگی کرده ای»؟؟؟

    javahermarket

    آخرین حرف من

    آخرین حرف من:

    همیشه و در هرحال پروردگار را با صدای آرام و با احترام بخوان.

    او قدرت و ظرفیت انجام هرکاری رو داره.

    توجه ات رو از خود و خلق برداشته و به وی معطوف کن.

    خداوند تو رو عاشقانه و بدون هیچ قید و بندی دوست داره.

    و هیچ چیز نمی تونه از شدت این عشق بکاهد.

    او در لحظه های خواب و بیداری , اضطراب و آرامش , کار و تفریح و

    خلاصه در هر موقعیت و شرایطی مراقب تو و لطفش شامل حال

    توست.

    به معبود بیندیش , ایمانت رو محکم کن و از او آمرزش بخواه.

    همه چیز درست میشه.... همه چیز... همه چیز...

    قلبت رو خالی نگه دار،

    اگر هم روزی خواستی كسی رو در قلبت جا بدی

    سعی كن فقط یك نفرباشه بهش بگو كه:

    تو رو بیشتر از خودم و كمتر از خدا دوست دارم ! چون...


    به خدا" ایمان و اعتقاد" دارم و به تو "احتیاج و نیاز"

    javahermarket

    به اندازه نیاز بمیرم...

    کاش می شد آدم گاهی



    به اندازه‌ی نیاز، بمیرد...

    بعد بلند شود




    آهسته آهسته




    خاک‌هایش را بتکاند




    گردهایش بماند




    اگر دلش خواست،




    برگردد به زندگی...




    دلش نخواست،




    بخوابد تا ابد




    کاش می‌شد گاهی آدم




    به اندازه‌ی نیاز




    بمیرد...!!

    javahermarket

    جهنمت...

    حالم گرفته از این شهر...

    که ادم هایش همچون هوایش نا پایدارند!!!

    گاه انقدر پاک که باورت نمی شود!

    گاه چنان بی معرفت که نفست می گیرد!!!

    خدایا...
    در انجماد نگاه های سرد این مردم!!!

    دلم برای " جهنمت " تنگ شده است...

    javahermarket

    دقت کن...

    خودکار میخری500 تومن

    ولی

    لاک غلط گیر میخری 2000 تومن،

    تو این زندگی حتی روی کاغذ هم اشتباه کنی

    برات گرون تموم میشه؛

    پس

    دقت کن...

    javahermarket

    روانشناسی و داتا

    روانشناسی و داتا
    پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسيد: «مزاحمتان نمی شوم کنار دست شما بنشينم؟»
    دختر جوان با صدای بلند گفت: «نمی خواهم يک شب را با شما بگذرانم»
    تمام دانشجويان در کتابخانه به پسر که بسيار خجالت زده شده بود نگاه کردند. پس از چند دقيقه دختر به سمت آن پسر رفت و در کنار ميزش به او گفت: «من روانشناسی پژوهش می کنم و ميدانم مرد ها به چه چيزی فکر میکنند، گمان کنم شمارا خجالت زده کردم درست است؟»
    پسر با صدای بسيار بلند گفت: «200 دلار برای يک شب!!؟ خيلی زياد است!!!»
    وتمام آنانی که در کتابخانه بودند به دختر نگاهی غير عادی کردند، پسر به گوش دختر زمزمه کرد« من حقوق میخوانم و ميدانم چطور شخص را گناهکار جلوه بدهم»

    javahermarket

    "دلـــــم "

    اینجا صدای پا زیاد مـــی شنوم

    امـــا ...

    هـیچكدام تـــــــو نیستــــی

    "دلـــــم "

    خوش كرده خودش را به این فكر

    كه شاید " پا برهـنه " بیایی

    javahermarket

    یک‏جایی از زندگی

     

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی

    اونی که زود میرنجه زود میره، زود هم برمیگرده. ولی اونی که دیر میرنجه دیر میره، اما دیگه برنمیگرده ...

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را می‏بره و از میانشون می‏گذره از بعضی آدم‏ها بگذری و برای همیشه قائله رنج آور را تمام کنی.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    بزرگ‌ترین مصیبت برای یک انسان اینه که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته‌باشه نه شعور لازم برای خاموش ماندن.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم اینه که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داره.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    شاید کسی که روزی با تو خندیده رو از یاد ببری، اما هرگز اونی رو که با تو اشک ریخته، فراموش نکنی.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    توانایی عشق ورزیدن؛ بزرگ‌ترین هنر دنیاست.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    از درد های کوچیکه که آدم می ناله؛ ولی وقتی ضربه سهمگین باشه، لال می شه.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    اگر بتونی دیگری را همونطور كه هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو کاملا واقعیه.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    همیشه وقتی گریه می کنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته.

    به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    كسی كه دوستت داره، همش نگرانته. به خاطر همین بیشتر از اینكه بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش.


    و بالاخره خواهی فهمید که :

    همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود" هست.

    یک کم کنجکاوی پشت "همین طوری پرسیدم" هست.

    قدری احساسات پشت "به من چه اصلا" هست.

    مقداری خرد پشت "چه میدونم" هست.

    و اندکی درد پشت "اشکالی نداره" هست.



    زندگی چون گل سرخ است

    پر از عطر... پر از خار... پر از برگ لطیف...

    یادمان باشد اگر گل چیدیم

    عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند

    javahermarket

    درباره ات قضاوت میکنند...

    زن که باشی... درباره ات قضاوت میکنند...

     درباره لبخندت که بی ریا نثار هر احمقی کردی... 

    درباره زیبایت که دست خودت نبوده و نیست...

     درباره تارهای مویت که بی خیال از نگاه شک آلوده احمق ها از روسری بیرون ریخته اند...

     تو نترس و "زن" بمان...

     احمق ها زیادنند... 

    نترس از تهمت های دیوانه های شهر...

     که اگر بترسی رفته رفته "زن" مردنما میشوی...

     و سرگردان و روانی میشوی در این دنیای روانگردان...

     پس بذار بگویند هرچه میخواهند بگویند...

    13452853242.jpg

    javahermarket

    صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا