یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

حلقه‌ی دوزخ

اگر چون رود می‌خواهد که با دریا بیامیزد

بگو چون چشمه بر زانو گذارد دست و برخیزد



به حرف دوستان از دست من دامن مکش هرچند

به ساحل گفته‌اند از صحبت دریا بپرهیزد



چه بیم از دیگران؟ در چشم مردم بوسه می‌گیریم

که با این معصیت‌ها آبروی ما نمی‌ریزد



بیا سر در گریبان هم از دنیا بیاساییم

مگر ما را خدا «باهم» در آن دنیا برانگیزد



در این پیرانه سر، سجاده‌ای دارم که می‌ترسم

خدا با آن مرا از حلقه‌ی دوزخ بیاویزد



مرا روز قیامت با غمت از خاک می‌خوانند

چه محشر می‌شود مستی که از خواب تو برخیزد

javahermarket

آینه

گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست

دل بکن!آینه این قدر تماشایی نیست

حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا

دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟!

بی سبب تا لب دریا مکشان قایق را

قایقت را بشکن!روح تو دریایی نیست

آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد

آه!دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست

آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست

حال وقتی به لب پنجره می آیی نیست

خواستم با غم عشقش بنویسم شعری

گفت:هر خواستنی عین توانایی نیست


javahermarket

تن فروشي .دين فروشي

راستي روزي از خودت پرسيدي چرا اگر در سرزمين من و تو، زني زنانگي خود را بفروشد كه نان در بياورد رگ غيرت اربابان بيرون مي زند اما اگر همان زن كليه اش را بفروشد تا ناني بخرد و يا شوهر زنداني اش آزاد شود، اين ايثار است. مگر هر دو از يك تن نيست؟

بفروش! تنت را حراج كن... من در ديارم كساني را ديدم كه دين خدا را چوب ميزنند به قيمت دنيايشان شرفت را شكر كه اگر ميفروشي از تن ميفروشي نه از دين

فريدون فرخزاد

javahermarket

سورپرایز

یه روز یه دختر جوون سوار اتوبوس شد و کنار یک راهب با خدا و زیبا نشست ..... و خیلی بی ادبانه و با تکبری خاص و بی مقدمه از آن مرد با دین خواست که باهاش سکس داشته باشه....... !!!!  
مرد راهب با خجالت و شرم سریع جواب رد داد  و پیاده شد......
راننده اتوبوس قضیه رو فهمید و به دختر گفت: من میدونم چطور میتونی با اون سکس داشته باشی..... اگه بخواهی به تو خواهم گفت! 

 اون راهب هر نیمه شب میره به قبرستان قدیمی و دعا میکنه تا خدا گناهانی که در گذشته انجام داده ببخشه و تو باید مثل فرشته‌ها لباس بپوشی و بهش بگی :خدا اون رو بخشیده .....!!

 دختر افاده ای  پوز خندی زد و  به فکر فرو رفت و خلاصه به نزدیکترین فروشگاه لباس رفت ...... 
 نیمه شب دختر آماده شد و به قبرستون رفت و دید راهب زانو زده و مشغول دعا کردنه
دختر گفت: ببين خدا دعاتو شنیده و اگه میخوای بخشیده بشی باید با من سکس کنی !!
راهب ابتدا نگران شد ولی قبول کرد  ..... 
 
 وقتی کارشون تموم شد دختر پرید و ماسکشو در آورد و  گفت:
/س/و/ر/پ/ر/ایز! منم همون دختر صبح ..... دیدی حریف من  نشدی ..... من هر آنچه بخواهم رو به دست میاررررررررررررم!
راهب هم پرید، ماسکشو درآورد و گفت:
/س/و/ر/پر/ایز! اینم منم راننده اتوبوس!!!!!!!!!!!!!!!!

javahermarket

تقدیم با عشق به ...

.................عشق یعنی سر به در آویختن

....................عشق یعنی اشک حسرت ریختن

............................عشق یعنی در جهان رسوا شدن

.................................عشق یعنی مست و بی پروا شدن

.............................................عشق یعنی سوختن یا ساختــن

..............................................................عشق یعنی زندگی را باختن

........................................................................عشق یعنی انتـــظار و انتـــظار

.......................................................عشق یعنی هرچه بینی عکس یار

.............................................عشق یعنی دیـده بر در دوختـن

.................................عشق یعنی در فراقش سوختن

........................عشق یعنی لحظه های التهاب

..........عشق یعنی لحظه های ناب ناب

javahermarket

مامان کی برام کاپشن میخری ...

دختر گوشه ی پیراهن مادر را کشید و گفت : مامان کی برام کاپشن می خری ؟


مادر به چشمان معصوم دختر نگاه کرد و گفت : هر وقت برف بیاد .


دختر امیدوارانه به دانه های ریز برف نگاه کرد . گوشه ی پیراهن مادر را کشید و گفت : مامان داره برف میاد بریم کاپشن بخریم ؟!


مادر این بار به عکس پدر، روی تاقچه نگاه کرد و گفت : الان که داره برف میاد . باشه هر وقت بند اومد


……………………………………

یادمان باشد در اوج خوشی، بنده ای را فراموش نکنیم که در شبهای سرد زمستان، تنها همراهش اندوه و سرماست...

javahermarket

تست جوجه اردک زشت

تست روانشناسی جوجه اردک زشت

فکر می کنید ...



همه ی جوجه اردک های زشت می توانندبه یک قوی زیبا تبدیل بشوند؟؟




الف:شاید

ب:نه

د :بله

.

.

.

.

.

.

.

.
.

.

.









جواب تست روانشناسی شخصیت در ادامه مطلب

شاید:

دیدشما به زندگی منفی است ،باید سعی کنید غلبه کنید بر این تمایل منفی تا هیچ چیز را در نورمنفی نبینید.

رویاها،آرزوها،اتفاق خارق العاده هم ممکن است اتفاق بیافتد وهمه ی این چیزای خوب می تواند برای شما رخ بدهد !

روی مسائل مثبت تمرکز کنید و روی هم رفته نباید به افکار منفی مغزتان گوش دهید،در این صورت شادتر خواهید بود.





نه:

شمایک آدم واقع بین هستید!حواستان را جمع کنید خوب و بد در هم آمیخته اند،شما می دانید که چیزای خوب تو زندگی هست ولی اتفاقات بد هم اجتناب ناپذیر هستند.

مواظب باشید این بار که امواج منفی ذهنتان را شنیدید به خودتان یاد آوری کنید که رویاها هم می توانند به حقیقت بپیوندند و هرچیزی به یک دلیلی رخ می دهد





و اما انهایی که گفتندبله:



شما دنیا را از دریچه ی خوش بینی نگاه می کنید.دنبال چیزهای مثبت هستد و قلبتان پر از امیدواریست

،معتقدید که همه چیز امکان پذیر است و هرگز متوجه خطرات اطرافتان نیستید ،بنابر این حواستان به رویاهاو اعتقاداتتان باشدو همیشه در نظر داشته باشید(گاهی گرگها در درلباس میش پنهان میشوند

javahermarket

غصه نخور خودم جان! غصه نخور خودم جان!

گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!

ببرم بخوابانمش!

لحاف را بکشم رویش!

دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!

حتی برایش لالایی بخوانم،

وسط گریه هایش بگویم:

غصه نخور خودم جان!

درست می شود!درست می شود!

اگر هم نشد به جهنم...

تمام می شود...

بالاخره تمام می شود...!!!

javahermarket

پسـرا موجـوداتِ شــادی هستـن؛ چـــــــرا ؟؟


پسـرا موجـوداتِ شــادی هستـن؛ چـــــــرا ؟؟

۱- اسم فامیلیشـون رو همیشه نگه میدارن

۲- مُکالماتِ تلفـنی شـون ۳۰ ثانیه بیشترنیست

۳- برای یه سفـر ۵ روزه یه شلوار جین کافیـه

۴- اگر جایی دعوت نشدن قهـر نمیکنن

۵- در طولِ زندگی نیازی به تغییـر مدل مو ندارن

۶- برای ۲۵ نفر در عرض ۲۵ دقیقه سوغاتی میخرن

۷- اگر به مهمونی برن و لباسـشون با دیگری یکی باشه

ضد حال براشون نمیشه بلکه با طرف دوست میشن

javahermarket

نازنینم!


نازنینم!

باز عطر یاد تو، در خاطره ی اتاقم پیچید!

باز مهربانی چشم هایت

پنجره ی خیالم را ستاره باران کرد!

باز گرمی دستانت

روحم را تا دورترین، لمس یادها برد!

نازنینم!

به شب و روز قسم!

به تلالو امواج قسم!

به برگ برگ شاخه های درختان قسم!

به بی قراری بادهای سرگردان قسم!

به آواز قمری های حیاتم قسم!

نمی توانم پلکهایم را به روی خیال تو ببندم!

نمی توانم!

نمی توانم عطر یاد تو را، از چهار فصل دلم پاک کنم!

نمی توانم! باورکن، نمی توانم!

نازنینم!

javahermarket


narvan1285

نارون

narvan1285

http://narvan1285.loxblog.ir

یک نفس تا خدا

یک نفس تا خدا

یک نفس تا خدا

ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

یک نفس تا خدا