تو رفته ای و من
هنوز هم هستم ؛
هنوز هم می نویسم ات .
هنوز
قطره
قطره
شب هایم را به خورشید کوک می زنم .
هنوز همان مترسک ام ،
همان که می میرد برای سفیدی کلاغ ها !
تو رفته ای
و من
هنوز هم بی مخاطب ام !! . . .
هنوز هم هنوز
هنوز هم هستم ؛
هنوز هم می نویسم ات .
هنوز
قطره
قطره
شب هایم را به خورشید کوک می زنم .
هنوز همان مترسک ام ،
همان که می میرد برای سفیدی کلاغ ها !
تو رفته ای
و من
هنوز هم بی مخاطب ام !! . . .
هنوز هم هنوز