یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

سرگرمی جوک

یارو می ره دزدی تفنگو میذاره پشت گردن طرف می گه تکون بخوری با لگد می زنم تو سرت


روشنفکره داشته اظهار نظر می‌كرده:
این جلال آل احمد كه هی ازش تعریف می‌كنن، فقط یه كتاب خوب نوشته كه اسمش بوف كوره.
یكی گفت: بوف كور كه مال صادق هدایته!
یارو گفت: دیگه بدتر، یه كتاب خوب داره، اونم صادق هدایت براش نوشته!


غضنفر میخواسته یك كبریت سوخته رو روشن كنه،هرچی میزده كبریت مادرمرده روشن نمیشده. رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید كبریتش خرابه! غضنفر میگه: نه بابا، همین پنج دقیقه پیش روشن شد


یارو زنش سبزه بوده، سیزده به در میندازتش بیرون...


غضنفر سوار آسانسور میشه، می‌بینه نوشته‌: ظرفیت 12 نفر. باخودش میگه: عجب بدبختیه‌ها! حالا 11 نفر دیگه از كجا بیارم؟!


به یه آقا میگن اسم كوچیك فردوسی چیه؟
می‌گه:میدان


به غضنفر میگن لپ لپ می‌خری؟
میگه: آره! میگن حالا جایزه هم توش داره؟
میگه فكر نمی‌كنم، ‌من لپ لپ رو واسه كیفیتش می‌خرم!!!

غضنفر جوراب می‌خره براش بزرگ بوده جلوش پنبه می‌ذاره!


به غضنفر میگن میزان تحصیلات؟ میگه PHD. میگن یعنی چی؟ میگه:
Passed Highschool with Difficulties..

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:غضنفر,جوک,سرگرمی,اسانسور,کبریت,روشن,ترکی,لری,لطیفه,اصفهانی,
  • جوک جدید و باحال

    * رفتم عابربانک، یارو داره جون میکنه با دستگاه کلنجار میره بعد ده دقیقه برمی گرده میگه شما هم کار داری؟ پ ن پ پیک موتوری ام وایسادم نامه اداری تونو تایپ کنین ببرم.
    .................

    *رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟ میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!
    ....................
    *امروز هوا خیلی سرد بود، رفتم چسبیدم به شوفاژ کلاس، یکی از رفیق هام اومده میگه: شوفاژ روشنه؟ جواب دادم: پ ن پ خاموشه، دارم خورم رو بهش می مالم تا گرم بشه یه وقت خدایی نکرده شما سرما نخورید!
    .......................


    *داریم راه می ریم با دوستام، پام پیچ خورد، خوردم زمین میگه کمک می خوای؟ میگم پ ن پ شماها خودتون رو نجات بدین من اینجا می مونم مقاومت می کنم.

    .

    .

    .

    *میگم مکانیک سیالات ۹ شدم، میگه: یعنی افتادی؟ میگم پ ن پ استاد گفت دست و بالم تنگه این ۹ رو بگیر حالا بقیش رو هم سر ماه میدم!

    .

    .

    .

    *رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناری های نر و مادتون کدومان؟ میگه می خوای بخری؟ پ ن پ، مامور منکراتم اومدم ببینم قفس شون یه وقت مختلط نباشه!

    .

    .

    .

    *وسط خیابون ماشین محکم زده بهم، پخش شدم رو زمین، میگه تصادف کردی؟ پ ن پ، تو محوطه جریمه خودم رو انداختم زمین از داور پنالتی بگیرم! میگه زنگ بزنم اورژانس؟ پ ن پ زنگ بزن برنامه نود فردوسی پور ببین پنالتی بود یا نه.

    .

    .

    .

    *رفتیم غار علیصدر. به رفیقم خفاش نشون دادم. میگه وای خفاشه! پ ن پ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اینجا سکوت دارن فعلا.

    .

    .

    .

    *هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم. آمپول ها رو دادم به پرستاره. میگه آمپول بزنم؟ پ ن پ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:جوک,سرگرمی,خنده دار,باحال,جدید,پ ن پ,تبلیغ,اصفهانی,ترکی,رشتی,شاد,,
  • جوک

    تو تاکسی تنها نشستم می خوام کرایه حساب کنم طرف میگه ۱ نفر؟ میگم پ ن پ ۲ نفر حساب کن خورزوخان هم هست!

    .

    .

    .

    *یارو اومده خونه رو ببینه واسه خرید. تا طبقه سوم با پله اومده میگه پس اینجا کلا آسانسور نداره؟ پ ن پ آسانسور داره ولی از طبقه چهارم شروع می شه!

    .

    .

    .

    *تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟ پ ن پ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم!

    .

    .

    .

    *مامانم سفره پهن کرده بود، بهش گفتم می خوای شام بیاری؟ گفت: پ ن پ میخوام گلای سفره رو آب بدم!

    .

    .

    .

    *رفتم داروخونه کرم ترک پا بگیرم میگه واسه پا میخواین؟ پ ن پ میخوام در جهت ازبین بردن ترک های کویر لوت گامی برداشته باشم!

    .

    .

    .

    *تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ پ ن پ، شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!

    .

    .

    .

    *در پارکینگ رو باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟ پ ن پ در رو باز کردم هوای کوچه عوض شه…

    .

    .

    .

    *داشتم تلویزیون می دیدم. بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعد به من میگه داشتی می دیدی؟! گفتم پ ن پ داشتم گرمش می کردم تا شما بیای ببینی!

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:جوک,سرگرمی,خنده دار,باحال,جدید,پ ن پ,تبلیغ,اصفهانی,ترکی,رشتی,
  • جوک

    رفتم دندون پزشکی میگم میخوام جرم گیری کنم، میگه دندوناتون؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ سرویش بهداشتی تونو!

    .

    .

    .

    دوستم می گه ماشینتو تو روزنامه تبلیغ کردی می خوای بفروشیش؟ پـَـــ نــه پـَـــ معدلش ۲۰ شده می خوام ازش قدردانی کنم

    .

    .

    .

    دوستم اومده خونمون میگه خونه خودتونه؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ خونه خودمون دوتا کوچه پایین تره دایورتش کردم اینجا!!!

    .

    .

    .

    رفتیم موزه حیوانات میگه یعنی اینا خشک شدن؟میگم: پـَـــ نــه پـَـــ ژست گرفتن ،بعد ساعت کاری موزه میرن جنگل پیش خانواده هاشون!!!!

    .

    .

    .

    رفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!! پـَـــ نــه پـَـــ سه راه آذری، دربست

    .

    .

    .

    مچ دستم شکسته بود دوستم گفت:شکسته گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ در رفته الانم تحت تعقیبه

    .

    .با گل رفتم بیمارستان نگهبان میگه : گل برای مریضتون آوردین؟> گفتم : پـَـــ نــه پـَـــ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات


    .

    دارم رو ساندویچم سس میریزم . دوستم میگه سسه ؟ میگم : پـَـــ نــه پـَـــ خمیر دندونه . گفتم اینجوری که استفاده کنم هم تو وقت صرفه جویی میشه هم تو انرژی
    .

    .

    .

    کمرم درد میکنه یه پارچه بستم بهش . داداشم میگه : کمرت درد میکنه ؟ پـَـــ نــه پـَـــ میخوام ادای داداش کایکوورو دربیارم

    .

    .

    .

    نصف شب با جیغ از خواب پریدم. به داداشم میگم کابوس دیدم!خواب جن دیدم! می گه:آخیییی تو خواب ترسیدی؟ گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ جنــه ترسید بیدار شدم واسش آب قند درست کنم..!!

    .

    .

    .

    یارو رو دارن میبرن بالای دار میگم گناهکاری ؟ میگه پ ن پ من جان کوچولوام الانم منتظر رابینهودم تا بیاد نجاتم بده

    .

    .

    .

    رفتم کفش فروشی میگم این چرم اصله میگه پـَـــ نــه پـَـــ لواشک صنعتیه!

    .

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:جوک,سرگرمی,خنده دار,باحال,جدید,پ ن پ,تبلیغ,اصفهانی,ترکی,رشتی,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    سرگرمی جوک

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا