یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

درد ناگفته زیاد است

درد ناگفته زیاد است دلم می سوزد

نوع آن مزمن حاد است دلم می سوزد

حس خشک عطشی کهنه گلو را بسته ست

بغض ته مانده ی داد است دلم می سوزد

تا بیابان سر خود گرم به خاری کرده ست

ابر بازیچه ی باد است دلم می سوزد

داد و بیداد که این خاک چه حالی دارد

مشکل از اصل و نهاد است دلم می سوزد

خانه اینجاست "سفر" معجزه ای مشکوک است

بار آن نحسی "صاد" است دلم می سوزد

لفظ پر حاشیه ی "فهم" در این نزدیکی

توشه ی روز مباد است دلم می سوزد

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 20 آبان 1391برچسب:مهم,نحس,فهم,صاد,سفر,بغض,خاک,معجزه,حاشیه,لفظ,توشه,عطش,
  • غمگین نباش

    ترس

    و

    درد

    همیشه در دیدگان بیماران موج میزند

    گاه هیچ تسلایی نمی یابی برایشان

    گاه میدانی کلامها بیشتر آزار میدهند

    آنوقت به خودم میگویم:

    رها بهانه هایشان را تاب بیاور

    بد خلقی هایشان را

    و گریه هایشان را

    دلی که نیازمند مهر است

    گاه بیشتر نیازمند کسیست

    که مهرش را بپذیرد..

    دستهایش را میگیرم

    و میگویم

    غمگین نباش

    رسم دنیا خوب نیست.

    ...گاه احساس میکنی معجزه ها در زمانه نیست

    اما میبینی کسی در زندگیت قدم می گذارد و آنگاه همه چیز در همین حوالی تو
    اتفاق می افتد

    نزدیک نزدیک

    آه ای قرار بی قرار من

    این طپیدنهای سرخ

    برای توست..

    با توست.

    javahermarket

    فقط محض خنده

    - از نظر هندوانه تمام انسان ها چاقوکش هستن.

    1-عجب معادله پیچیده ای:

    سوسک از موش می ترسه
    موش از گربه می ترسه
    گربه از سگ می ترسه
    سگ از مَرد می ترسه
    مرد از زن می ترسه
    زن از سوسک می ترسه

    کار خدا رو می بینید!!

    2-خارجی ها قبل از امتحان:
    موفق باشی رفیق :)
    .
    ..
    ...
    ایرانی ها قبل از امتحان:
    برسونی ها =)))

    3- از دیگر خصوصیات یک ایرانی ،اظهار نظر در تمامی زمینه هایی است که بالله هیچ تخصصی در آنها ندارد !

    4- یک قانون همواره ثابت تو خونه ما:
    هر موقع یکی از ما میره حموم مامانم شروع به ظرف شستن میکنه

    5- یه سوال فنی:
    چرا "فوت" سرده و "ها" گرمه ؟
    مگه جفتشون از دهن در نمیاد چرا "فوت" میکنی سرده و "ها" میکنی گرمه

    6- اگه آدم به معجزه معتقد نبود روزی ده بار نمیرفت سر یخچال تا چیزی که می خوادو پیدا کنه!

    7- فقط یه مرد ایرانی میتونه قبل از ورود به اتاقی که نامحرم توشه ، همزمان در بزنه و یا الله بگه و چند میلی ثانیه بعد توی اتاق باشه

    8- فک کنم این سوسکا مشکل مثانه دارن، یه سره تو دستشویین!!!!!

    9- شما یادتون نمیاد اون روز هایی که هوا برفی و بارونی بود ناظم مدرسه میگف امروز صف نیست مستقیم برید سر کلاس ما هم خر کیف میشدیم میرفتم کلاس !

    10- یعنی اینقدی که پسرا به موهاشون میرسن ااگه به یه بوته شلغم رسیده بودن الان هلو می داد!!

    11- به بعضیا تو زندگی باید گُفت.. من چشم میذارم.. تو فقط گُمشو.

    12- یه رفیق دارم 170 قدشه حدودای پنجاه کیلوئه.هر وخ خیلی گشنش میشه آب دهنشو قورت میده همون واسه سیر شدنش کافیه

    13- تو انتشارات دانشگاه یه دختره در فلشش رو گم کرده بود بعد آروم از من پرسید : ببخشید اگه فلش سر نداشته باشه ویروسی می شه؟؟

    14- ولم کن تا ولت کنم!!!
    .
    .
    .
    .
    جمله ای استراتژیک در زمان دعواهای بچگی!!

    15- در آستانه امتحانات

    زمزمه های دانشجویان شب قبل از امتحان:
    خب!
    این که نمیاد...
    اینم که بلدم...
    دیگه وقت خوابه...

    16- به نظرم یه عده پیدا بشن اسپری و مام نذر کنن دم مترو پخش کنن خیلی بیشتر ثواب می‌کنن تا جوجه‌کباب بدن توی بهش‌زهرا....

    17- یکی از دردناکترین لحظه های زندگی اینه که وقتی داری امتحان میدی
    بغل دستی هات از ماشین حساب استفاده کنن
    و تو ندونی واسه چی دارن از این ماشین حساب استفاده میکنن !

    18- فقط تو ایرانه که موقع سبقت از ماشین جلویی تمام سر نشینان دو ماشین همدیگه رو نگاه میکنن

    19- خیلیامــــون
    آدمای بی خیالی نیستیم؛
    فقط دیگه حال و حوصله نداریم...

    20- دوست گرامی‌، شما برنده یه یک همسرِ مهربان شده اید،
    جهتِ دریافتِ اطلاعاتِ بیشتر، به سایت:
    شتر در خواب بیند پنبه دانه مراجعه فرمایید..
    با تشکر ,
    شرکتِ بیشین تا بیاد

    21- همه ی حیوونارُ کردیم تو باغ وحش بقیه شونم پرورش میدیم میخوریم یا با پوستشون لباس درست میکنیم یا برای سرگرمی شکار یا صیدشون میکنیم..و بر این باوریم که ما اهلی ایم و حیوونا وحشی.

    22- روباهی موبایلی دید؛زاغه از بالای درخت گفت:
    اگه پایین آنتن نمیده بده بالا برات بگیرم
    روباه موبایل و داد زاغ گفت: این عوض قالب پنیر کلاس سوم ابتدایی

    javahermarket

    آموزه هاي روزگار

    **ازدواج پسر
    گویند زن و مرد روستایی در مورد ازدواج پسرشان حرف می زدند و در نهایت پیرمرد گفت : ما که از مال دنیا جز این «خر» چیزی نداریم به شهر می روم تا آن را بفروشم و خرج عروسی را مهیا کنم مدتی گذشت ولی آن را نفروخت و موضوع به فراموشی سپرده شد. بعد از مدتی پسر که موضوع را فراموش شده می دید از آن پس برای اینکه موضوع را یادآوری کند درمیان سخنان پدر و مادرخود می پرید و می گفت:پدرجان این حرف ها را رها کن از«خر» بگو.

    **مدعي و حاكم
    گویند شخصی که ادعای پیامبری می کرد به نزد حاکم رفت حاکم از او دلایل یا معجزه پیامبری خواست شخص جواب داد: معجزه ی من این است که چشم های فرد را از حدقه بیرون می آورم بعد از آن دعایی می کنم تا فوری خوب شوند . حاکم گفت : نیازی به معجزه نیست دین تو را پذیرفتم.

    **پيپ استالين و اعتراف هيات گرجستاني
    در روزگاری نه چندان دور یک هیات از گرجستان برای ملاقات با استالین به مسکو آمده بودند . پس از جلسه استالین متوجه شد که پیپش گم شده است و به همین خاطر از رییس " کا.گ.ب " خواست تا ببیند آیا کسی از هیات گرجستانی پیپ او را برداشته است یا نه ؟
    پس از چند ساعت استالین پیپش را در کشوی میزش پیدا کرد و از رییس " کا.گ.ب " خواست که هیات گرجی را آزاد کند .
    اما رییس " کا.گ.ب " گفت : " متاسفم رفیق ، تقریبا نصف هیات اقرار کرده اند که پیپ را برداشته اند و تعدادی هم موقع بازجویی مرده اند .

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:ازدواج,گرجستان,پسر,چشم,دعا,زندگی,عاشق,کودک,زیبا,دلنشین,مسکو,جلسه,ملاقات,معجزه,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    درد ناگفته زیاد است

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا