به نیابت پروانه ای
به نیابت پروانه ای حرف میزنم که
پیله کرده در استخوانهایم
و سراغ دشتی را میگیرد
که بدون تو
انگار هویت اش را از دست داده است
هیچ دشتی
به لهجه محلی ام حرف نمی زند
انگار باید جایی میان خواب هایم
برای چشم پوشی از این انتظار داشته باشم
و با این دیوار بلند
کنار بیایم
که نه فرو میریزد
و نه میتوان از آجرهایش برداشت
نه میتوان پروانه ها را انکار کرد
نه میتوان در روز روشن
به دشت تاریکی پناه برد
حالا باید فکری بکنم
برای
حفظ آفتاب روی گونه هایم
...."نسیم جعفری"