یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

خانم ها به این نقاط از بدن آقایان بیشتر توجه می کنند!


آرزوی خوبی است، اما باید بدانید زمانی که نوبت به موارد بهداشتی و نگهداری از بدن می رسد، خانم ها متوجه همه چیز می شوند. و از آنجایی که بیشترین میزان توجه آنها در انتخاب همسر مناسب به مواردی نظیر بو، و بهداشت بر می گردد، جوراب های کثیف و یا ناخن های نا مرتب می توانند به راحتی رابطه شما دو نفر را بر هم زنند.

- ابرو

او انتظار ندارد که ابروهای شما همانند خودش کاملا دارای فرم باشد، اما ابروهای پر و در هم و بر هم نیز، چیزی نیست که او انتظار دیدنش را داشته باشد.

در این مورد چه کنید: اگر شما جز آن دسته از مردهایی هستید که ابروهای پری دارند، باید درست کاری را انجام دهید که خانم ها انجام می دهند: ابروهایتان را بردارید. فقط کافی است موهای بین دو ابرو را بردارید (فقط موهایی که وسط دو ابرو قرار دارند)

۲- ناخن

دستان شما نقطه ای هستند که مطالب بسیاری در مورد نظافت و بهداشت شخصی شما را در اختیار او قرار می دهند. پس اجازه ندهید تا ناخن های چرک و کثیف شما را از دور خارج کنند.

در این مورد چه کنید: لازم نیست هر هفته مانیکور کنید تا ناخن هایتان فرم داشته باشند، بلکه فقط کافیست از داروخانه یک عدد سوهان خریداری نمایید و سختی ها و لبه های تیز آنرا صاف کنید. هیچ خانم دوست ندارد، کسی او را با ناخن های بد فرم و ناصاف در آغوش بگیرد.

۳- پوست

هیچ خانمی نمی تواند از لمس کردن پوست لطیف و صاف اجتناب کند. آیا این دلیل کافی نیست تا شما را ترغیب به داشتن پوستی لطیف و شاداب نماید؟

در این مورد چه کنید: خانم ها به وسیله کرم های نرم و مرطوب کننده با خشکی پوست در سرما مبارزه می کنند، آقایون اغلب این کار را انجام نمی دهند. لازم نیست موشک هوا کنید؛ فقط یک قوطی نرم کننده (ترجیحا بدون بو) خریداری کنید و آنرا مرتبا بر روی پوست خود بمالید تا خشکی ها از بین بروند. افرادی که پوست های چربی دارند، باید نمونه هایی را خریداری کنند که بدون روغن (oil free) باشند، به این ترتیب مشکلاتان به اسانی حل خواهد شد.

۴- پا

ترک پا، قارچ های موضعی، ناخن ها بلند انگشت های پا، و بوی بد آن می تواند به راحتی او را از برقراری رابطه با شما منصرف کند. متاسفانه زمانی که شما کفش هایتان را در می آورید اولین چیزی که یک خانم به آن توجه می کند، همین موارد هستند. اگر نتوانید از این قسمت پنهان بدن خود به خوبی مراقبت کنید، او ممکن است تصور می کند که توانایی مراقبت و نگهداری از سایر اعضای مخفی را نیز ندارید.

در این مورد چه کنید: اگر پودرها و پمادهای روی میز جواب نمی دهند باید با یک پزشک در این مورد مشورت کنید.

۵- موی بینی/ گوش

من موی گوش و بینی یک مرد را با سبیل های بلند و نمایان یک خانم برابر می دانم. یک خانم برای از بین بردن سبیل ها، آنها را موم می اندازد، دکولوره می کند و هر کار دیگری که از دستش بر آید در این زمینه انجام می دهد. آیا شما نیز نباید همین کار را انجام دهید؟

 

در این مورد چه می کنید:در این قسمت یک راهنمای ساده وجود دارد که باید آنرا اجرا کنید: زمانی که موهای گوش و یا بینی آنقدر بزرگ شده باشند که از سوراخ ها بیرون بزنند، باید نسبت به کوتاه کردن آنها اقدام کنید.

۶- دندان

لبخندی با دندان های درخشان تحت هر شرایطی همه چیز را به نفع شما بر می گرداند. دندان های لکه دار، زرد، و پلاک دار او را به راحتی به سمت دیگری منحرف میکند.

در این مورد چه کنید: اگر مشکلات دندان هایتان بیش از اندازه حاد شده باید، نزد دندانپزشک بروید؛ اما اگر هنوز به این مرحله نرسیده اید، بهتر است یک خمیر دندان سفید کننده و دهان شویه خریداری کنید. ایران ناز، البته باید اشاره کنم که استفاده کردن از آنها را نیز از یاد نبرید.

۷- کمر

کمر شما شهوت انگیزترین نقطه بدنتان است، البته نه زمانی که پر است از جوش و موهای زائد.

در این مورد چه کنید: اگر مشکل شما جوش های غرور است، از کرم و یا لوسیون های پاک کننده استفاده کنید. در مورد موها هم اگر مقدار آنها کم باشد اصلا مسئله ای نیست، تا به حال کمی مو هیچ را اذیت نکرده اما اگر مقدار آن بیش از حد نرمال است باید به سالن زیبایی بروید و آنها را اپیلاسیون کنید .


 

javahermarket

به تو...

به تو دست‌می‌سايم و جهان را درمی‌يابم،
به تو می‌انديشم
و زمان را لمس‌می‌کنم
معلق و بی‌انتها
عريان.


می‌وزم، می‌بارم، می‌تابم.
آسمان‌ام
ستاره‌گان و زمين،
و گندم عطر آگینی که دانه می بندد
رقصان
در جانِ سبزِ خويش.
از تو عبورمی‌کنم
چنان که تُندری از شب.ــ
می‌درخشم
و فرومی‌ريزم

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:عبور,تندر,دانه,ستاره,زمین,عطراگین,دانه,بی انتها,لمس,اندیشه,عریان,,
  • شاکامم

    ســاقــی انـجـمـن شـد، شـوخ شـکـر کـلـامـی

    کـز دسـت او به صد جان نتوان گرفت جامی

    در کـوی مـی فـروشـان نـه کـفـری و نه دینی

    در خـیـل خـرقـه‌پـوشـان نـه ننگی و نه نامی

    بـا صـدهـزار خـواهـش خـشـنودم از نگاهی

    بـا صـدهـزار حـسـرت خـرسـنـدم از خرامی

    انــدوه آن پــری رو بــهــتــر ز هــر نــشـاطـی

    دشـنـام آن شـکر لب خوش تر ز هر سلامی

    در وعده‌گاه وصلش جانم به لب رسیده‌ست

    تــرســم صــبــا نــیــارد زان بـی وفـا پـیـامـی

    گــر آن دهــان نــسـازد از بـوسـه شـادکـامـم

    شـادم نـمـی‌تـوان کـرد دیـگـر بـه هیچ کامی

    ای وصـل مـاه رویـان خـوش دولـتـی ولـیکن

    چـون چـرخ بـی ثـبـاتی، چون عمر بی دوامی

    واعــظ مــرا مــتــرسـان زیـرا کـه در مـحـبـت

    دیــدم قــیــامــتـم را از قـد خـوش قـیـامـی

    از مـسـجـد و خـرابـات نـشـنـیـدم و ندیدم

    نــازلــتــریــن مـکـانـی، عـالـی تـریـن مـقـامـی

    آن طــایــرم فــروغـی کـز طـالـع خـجـسـتـه

    الــا بــه بــام نــیــر نــنـشـسـتـه‌ام بـه بـامـی

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:شادکام,نیاز,دلنوشته,زیبا,عاشقانه,بی وفا,بوسه,دهان,لمس,مسجد,خرابات,فروغی,مقام,
  • اين تپيدنها از آن توست

    تو را
    آخرين آخرين ها
    با تكه هاي اين همه زيباييها
    دلگيرو دور
    به هر سمتي كه خواهي روانه ميسازم
    به هر كجا كه مي خواهي بكوب
    من تكه تكه هايت را نگه خواهم داشت
    درد كوبيدنهايت
    را فراموش نخواهم كرد
    نگاهم ميان تو ميپيچد
    اگر برگشتي
    اگر ديدمت
    كنار دلم
    بمان
    و نفس بكش
    اين طپيدنها از آن توست
    تلخ روزگار سخت را اگر تاب دارم
    تنها براي لمس توست....

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:تپیدن,تاب,لمس,بدن,نفس,اخرین,زیبا,دلگیر,روزگار,سخت,کوبیدن,,
  • زیبا از دکتر شریعتی

     

    باتو، همه ی رنگهای این سرزمین مرا نوازش می کند
    باتو، آهوان این صحرا دوستان همبازی من اند
    باتو، کوه ها حامیان وفادار خاندان من اند
    باتو، زمین گاهواره ای است که مرا در آغوش خود می خواباند
    و ابر،حریری است که بر گاهواره ی من کشیده اند
    و طناب گاهواره ام را مادرم، که در پس این کوه ها همسایه ی ماست در دست خویش دارد

    باتو، دریا با من مهربانی می کند
    باتو، سپیده ی هر صبح بر گونه ام بوسه می زند
    باتو، نسیم هر لحظه گیسوانم را شانه می زند
    باتو، من با بهار می رویم
    باتو، من در عطر یاس ها پخش می شوم
    باتو، من در شیره ی هر نبات میجوشم
    باتو، من در هر شکوفه می شکفم
    باتو، من در هر طلوع لبخند میزنم، در هر تندر فریاد شوق می کشم، در حلقوم مرغان عاشق می خوانم و در غلغل چشمه ها می خندم، در نای جویباران زمزمه می کنم
    باتو، من در روح طبیعت پنهانم
    باتو، من بودن را، زندگی را، شوق را، عشق را، زیبایی را، مهربانی پاک خداوندی را می نوشم
    باتو، من در خلوت این صحرا، درغربت این سرزمین، درسکوت این آسمان، در تنهایی این بی کسی، غرقه ی فریاد و خروش و جمعیتم، درختان برادران من اند و پرندگان خواهران من اند و گلها کودکان من اند و اندام هر صخره مردی از خویشان من است و نسیم قاصدان بشارت گوی من اند و بوی باران، بوی پونه، بوی خاک، شاخه ها ی شسته، باران خورده، پاک، همه خوش ترین یادهای من، شیرین ترین یادگارهای من اند.
    بی تو، من رنگهای این سرزمین را بیگانه میبینم
    بی تو، رنگهای این سرزمین مرا می آزارند
    بی تو، آهوان این صحرا گرگان هار من اند
    بی تو، کوه ها دیوان سیاه و زشت خفته اند
    بی تو، زمین قبرستان پلید و غبار آلودی است که مرا در خو به کینه می فشرد
    ابر، کفن سپیدی است که بر گور خاکی من گسترده اند
    و طناب گهواره ام را از دست مادرم ربوده اند و بر گردنم افکنده اند

    بی تو، دریا گرگی است که آهوی معصوم مرا می بلعد
    بی تو، پرندگان این سرزمین، سایه های وحشت اند و ابابیل بلایند
    بی تو، سپیده ی هر صبح لبخند نفرت بار دهان جنازه ای است
    بی تو، نسیم هر لحظه رنج های خفته را در سرم بیدار میکند
    بی تو، من با بهار می میرم
    بی تو، من در عطر یاس ها می گریم
    بی تو، من در شیره ی هر نبات رنج هنوز بودن را و جراحت روزهایی را که همچنان زنده خواهم ماند لمس می کنم.
    بی تو، من با هر برگ پائیزی می افتم
    بی تو، من در چنگ طبیعت تنها می خشکم
    بی تو، من زندگی را، شوق را، بودن را، عشق را، زیبایی را، مهربانی پاک خداوندی را از یاد می برم
    بی تو، من در خلوت این صحرا، درغربت این سرزمین، درسکوت این آسمان، درتنهایی این بی کسی، نگهبان سکوتم، حاجب درگه نومیدی، راهب معبد خاموشی، سالک راه فراموشی ها، باغ پژمرده ی پامال زمستانم.
    درختان هر کدام خاطره ی رنجی، شبح هر صخره، ابلیسی، دیوی، غولی، گنگ وپ رکینه فروخفته، کمین کرده مرا بر سر راه، باران زمزمه ی گریه در دل من، بوی پونه، پیک و پیغامی نه برای دل من، بوی خاک، تکرار دعوتی برای خفتن من ، شاخه های غبار گرفته، باد خزانی خورده، پوک ، همه تلخ ترین یادهای من، تلخ ترین یادگارهای من اند.


    (دکتر علی شریعتی)

     

     

    javahermarket

    ارزو های بی پایان

    تو می رفتی و من می ماندم و یک عمر شبگردی

    من و در بیش رویم سایه های شوم نامردی

    تو میرفتی و دامان زلالت می وزید از دور

    و من فریاد میکردم که شاید باز گردی

    تمام ردبایت را دیدم کوچه در کوچه

    ولی بی اعتنا رفتی چه بد آری چه بد کردی

    ولی هر جا که باشم با منی ای خوب میدانم

    حضورت حسه آرامیست بشت این همه سردی

    شبی می آیی و خاکسترمرا لمس خواهی کرد

    ولی ایمان به این دارم که روزی باز میگردی

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: جمعه 20 مرداد 1391برچسب:ارزو,بی اعتنا,سایه,لمس,التماس,مسبی,فروشگاه اینترنتی,ایران مارکت,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    خانم ها به این نقاط از بدن آقایان بیشتر توجه می کنند!

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا