یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

خدا کند که بهار رسیدنش برسد

خدا کند که بهار رسیدنش برسد

شب تولد چشمان روشنش برسد


چو گرد بر سر راهش نشسته ام شب و روز

به این امید که دستم به دامنش برسد


هزار دست پر از خواهشند و گوش به زنگ

که آن انارترین روز چیدنش برسد


چه سالها که درین دشت ، خوشه چین ماندم

که دست خالی شوقم به خرمنش برسد


بر این مشام و بر این جان چه میشود یارب!

نسیمی از چمنش بویی از تنش برسد



خدای من دل چشم انتظار من تا چند

به دور دست فلک بانگ شیونش برسد؟


چقدر بر لب این جاده منتظر ماندن؟

خدا کند که از آن دور توسنش برسد

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:خدا,نسیم,انار,شوق,بانگ,منتظر,خرمن,انتظار,چشم,
  • زندگی

    زندگی شیرین است ، ولی تلخ نگاهش می کنیم

    زندگی آشتی با خود است ، ولی قهر نگاهش می کنیم

    زندگی همچون بهاری ست زیبا و دلفریب

    لیک با چشم پاییز غم انگیز نگاهش می کنیم

    زندگی اوج خواستن و پرواز کردن است

    اما آن را در سقوط مرگ نا فرجام نگاهش می کنیم

    زندگی خندیدن و بخشیدن است

    ولی با بغض و حسد آن را نگاهش می کنیم

    زندگی همه مهر و شادی و آزادگی است

    گر چه ما با خشم و غم و در بند نگاهش می کنیم

    زندگی شوق رسیدن تا به عشق خداست

    افسوس آن را با نفس شیطان نگاهش می کنیم

    شاعر معاصر: نرگس میر صدردینی

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 20 آبان 1391برچسب:زندگی,افسوس,خشم,شادی,ازادگی,حسد,شوق,زندگی,لیک,بهار,زیبا,دلفریب,,
  • وقتی دخترها...وقتی پسرها

    وقتي يک دختر حرفي نميزند

    ميليونها فکر در سرش مي گذرد



    ♥وقتي يک دختربحث نميکند

    عميقا مشغول فکر کردن است



    ♥وقتي يک دختربا چشماني پر از سوال به تو نگاه ميکند

    يعني نمي داند تو تا چند وقت ديگر با او خواهي بود



    ♥وقتي يک دختر بعد از چند لحظه در جواب احوالپرسي تو مي گويد: خوبم

    يعني اصلا حال خوبي ندارد



    ♥وقتي يک دختر به تو خيره مي شود

    شگفت زده شده که به چه دليل دروغ مي گويي






    ♥وقتي يک دختر هر روز به تو زنگ مي زند

    توجه تو را طلب مي کند



    ♥وقتي يک دختر هر روز براي تو [اس ام اس] مي فرستد

    يعني ميخواهد تو اقلا يک بار جوابش را بدهي



    ♥وقتي يک دختر به تو مي گويد دوستت دارم

    يعني واقعا دوستت دارد



    ♥وقتي يک دختر اعتراف مي کند که بدون تونمي تواند زندگي کند

    يعني تصميم گرفته که تو تمام آينده اش باشي



    ♥وقتي يک دختر مي گويد دلش برايت تنگ شده

    هيچ کسي در دنيا بيشتر از او دلتنگ تو نيست







    ♥وقتي يک پسر حرفي نمي زند

    حرفي براي گفتن ندارد



    ♥وقتي يک پسر بحث نمي کند

    حال وحوصله بحث کردن ندارد



    ♥وقتي يک پسر با چشماني پر از سوال به تو نگاه مي کند

    يعني واقعا گيج شده است



    ♥وقتي يک پسر پس از چند لحظه در جواب احوالپرسي تومي گويد: خوبم

    يعني واقعا حالش خوبه



    ♥وقتي يک پسر به تو خيره مي شود

    دو حالت داره يا شگفت زده است يا عصباني



    ♥وقتي يک پسر هر روز به تو زنگ مي زند

    او با تو مدت زيادي حرف مي زند که توجه ات را جلب کند



    ♥وقتي يک پسر هرروز براي تو [اس ا م اس] مي فرستد

    بدون که براي همه "فوروارد" کرده



    ♥وقتي يک پسر به تو ميگويد دوستت دارم

    دفعه اولش نيست (آخرش هم نخواهد بود)



    ♥وقتي يک پسر اعتراف مي کند که بدون تو نمي تواند زندگي کند

    تصميم شو گرفته که تورو اقلا واسه يه هفته داشته باشه

    javahermarket

    دلنوشته حسین پناهی

    [-] اندازه متن [+]
     

    از شوق به هوا

    به ساعت نگاه میکنم

    حدود سه نصف شب است

    چشم میبندم که مبادا چشمانت را

    از یاد برده باشم

    و طبق عادت کنار پنجره میروم

    سوسوی چند چراغ مهربان

    و سایه کشدار شبگردان خمیده

    و خاکستری گسترده بر حاشیه ها

    و صدای هیجان انگیز چند سگ

    و بانگ آسمانی چند خروس

    از شوق به هوا میپرم چون کودکیم

    و خوشحال که هنوز

    معمای سبز رودخانه از دور

    برایم حل نشده است

    آری از شوق به هوا میپرم

    و خوب میدانم

    سال هاست که مرده ام ...

    صـدای پای تو که می روی

    صـدای پای مــرگ که می آید . . . .

    دیـگر چـیـزی را نمی شنوم !

    ...

    به خوابی هزار ساله نیازمندم

    تا فرسودگی گردن و ساق ها را از یاد ببرم

    و عادت حمل درای کهنه ی دل را

    از خاطر چشمها و پاها پاک کنم

    دیگر هیچ خدایی

    از پهنه مرا به گردنه نخواهد رساند

    و آسمان غبارآلود این دشت را

    طراوت هیچ برفی تازه نخواهد کرد

    دم به کله میکوبد و

    شقیقه اش دو شقه میشود

    بی آنکه بداند

    حلقه آتش را خواب دیده است

    عقرب عاشق.....


    صفر را بستند

    تا ما به بیرون زنگ نزنیم

    از شما چه پنهان

    ما از درون زنگ زدیم!

    شناسنامه

    من حسینم

    پناهی ام

    من حسینم , پناهی ام

    خودمو می بینم

    ...خودمو می شنفم

    تا هستم جهان ارثیه بابامه.

    سلاماش و همه عشقاش و همه درداش , تنهائیاش

    وقتی هم نبودم مال شما.

    اگه دوست داری با من ببین , یا بذار باهات ببینم

    با من بگو یا بذار باهات بگم

    سلامامونو , عشقامونو , دردامونو , تنهائیامونو

    ها؟!

    پیست!!

    میزی برای کار

    کاری برای تخت

    تختی برای خواب

    خوابی برای جان

    جانی برای مرگ

    مرگی برای یاد

    یادی برای سنگ

    این بود زندگی....

    شب در چشمان من است

    به سیاهی چشمهایم نگاه کن

    روز در چشمان من است

    به سفیدی چشمهایم نگاه کن

    شب و روز در چشمان من است

    به چشمهای من نگاه کن

    چشم اگر فرو بندم

    جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت

    کهکشان ها، کو زمینم؟!

    زمین، کو وطنم؟!

    وطن، کو خانه ام؟!

    خانه، کو مادرم؟!

    مادر، کو کبوترانم؟!

    ...معنای این همه سکوت چیست؟

    من گم شده ام در تو... یا تو گم شده ای در من... ای زمان؟!

    ... کاش هرگز آن روز از درخت انجیر پایین نیامده بودم ...

    کـــاش !

    دیواره ها برای کوبیدن سر ناز کند

    گریزی نیست

    اندوه به دل ما گیر سه پیچ داده است

    باید سر به بیابانها گذاشت!

    در

    سلام ،

    خداحافظ !

    چیزی تازه اگر یافتید

    بر این دو اضافه کنید

    تا بل

    بازشود این در گم شده بر دیوار...

    سالهاست که مرده ام

    بی تو

    نه بوی خاک نجاتم داد،

    نه شمارش ستاره ها تسکینم...

    چرا صدایم کردی ؟

    چرا ؟

    بــی شــــکـــــ . . .

    جهــــان را بـــه عشــــق کســی آفـــریـــده اند

    چـــون مـــن کـــه آفـــریـــده ام از عشـــــق

    جهـــانی بـــرای تـــــو. . .

    بهزیستی نوشته بود:

    شیر مادر, مهر مادر, جانشین ندارد

    شیر مادر نخورده مهر مادر پرداخته شد

    پدر یک گاو خرید

    و من بزرگ شدم

    اما هیچکس حقیقت من را نشناخت

    جز معلم ریاضی عزیز ام

    که همیشه می گفت

    گوساله, بتمرگ

    لنگه های چوبی درب حیاطمان گرچه کهنه اند و جیرجیر می کنند

    ولی خوش به حالشان که لنگه ی همند...

    و اما تو! ای مادر!

    ای مادر!

    هوا

    همان چیزی ست که به دور سرت می چرخد

    و هنگامی تو می خندی

    صاف تر می شود...

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:حسین,پناهی,دلنوشته,زیبا,مادر,شوق,عکس,ساعت,نگاه,خوشحال,اسمان,کودک,درون,پنهان,عقرب,
  • باورم نمیشه تو هم مثل همه باشی...

    فکر میکردم خوبی های تورو هیچکی نداره...

    به همه دنیا گفته بودم اون فرشته منه ...... فکر نمی کردم از من دوری کنی ...

    هیچکی جرات نمی کرد ما رو از هم جدا ببینه ...

    همه می دونستند مال منی حتی پرنده های آسمون ...

    می گفتی زنده هستم بایادت همیشه !

    فکر نمی کردم عاشق بودنو یادت بره ...عشق دیگه ای تو قلبت جا بگیره!

    فکر نمی کردم تنهام بزاری...آرزوهامو خراب کنی عزیز دل ! دیگه فایده نداره ...همه چیز تموم شده ...داشتن تو خیال شده !

    هر کسی سراغ از عشقمون میگیره ...میگم اون عشق فنا شده ...دیگه همه چیز تموم شده ...

    به جای من یکی دیگه تو قلبش خونه داره ! تو آسمونش نیستم اون تک ستاره ! باورم نمیشه تو هم مثل همه باشی... شکستن قلب یه عاشقو تو هم مثل همه بلد باشی !

    javahermarket

    نوبت ما که میشه پیر میشه زنجیر میشه لحظه

    واسه ما همیشه زود دیر میشه لحظه

    بودن و نبودنی که کاش بیرزه

    همتی کن پای این سقف شکسته

    نگو این سقوط آخر راهتو بسه

    کم نشو تو وحشت باغی که سوخته

    سکه خنده تو کی به غم فروخته

    نگو تقدیر تو صد تا گره داره

    قحطی نور رو نذار پای ستاره

    نوبت ما که میشه پیر میشه زنجیر میشه لحظه

    به خدا دو روز دنیا به بدیهاش نمیرزه

    گریه کن برای عاشقانه دیدن

    قد بکش شوق پریدن تو با من

    واسه ما همیشه زود دیر میشه لحظه

    کاری کن نفس کشیدنت بیرزه

    کاش......

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: جمعه 5 آبان 1391برچسب:زنجیر,عاشقانه,شوق,پریدن,سقف,تقدیر,خنده,سکه,
  • کسی صدای مرا می شنود؟!

    دلتنگم دلتنگ...


    کسی صدای مرا می شنود؟!


    او گفت بر نخواهد گشت..


    پس من این همه زمان..


    چرا رفت و برگشت آونگ ساعت را شمردم؟


    پیر شدم از شوق انتظارش.. در جوانی..


    این بی انصافی است..!


    برای این همه عشق...


    برای این همه صبر..


    آه دنیا پاسخت چیست برای این همه درد...؟؟!

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: جمعه 5 آبان 1391برچسب:دلتنگ,عشق,شور,بی انصاف,پاسخ,ساعت,دلنوشته,شوق,انتظار,جوانی,فروشگاه,اینترنتی,
  • من پاکباز عاشقم از عاشقان تو

    این عشق ماندنی

    این شعر بودنی

    این لحظه های با تو نشستن

    سرودنی است

    این لحظه های ناب

    در لحظه های بی خودی و مستی

    شعر بلند حافظ تو ستودنی ست

    این سر نه مست باده

    این سر که مست مست دو چشم سیاه توست

    اینک به خاک پای تو می سایم

    کاین سر به خاک پای تو با شوق سودنی ست

    تنها تو را ستودم

    آن سان ستودمت که بدانند مردمان

    محبوب من به سان خدایان ستودنی ست

    من پاکباز عاشقم از عاشقان تو

    با مرگم آزمای

    با مرگ اگر که شیوه تو آزمودنی است

    این تیره روزگار در پرده غبار دلم را فرو گرفت

    تنها به خنده

    یا به شکر خنده های تو

    گرد و غبار از دل تنگم ستودنی ست

    در روزگار هر که ندزدید مفت باخت

    من نیز می ربایم

    اما چه ؟

    بوسه بوسه از آن لب ربودنی ست

    تنها تویی که بود و نمودت یگانه بود

    غیر از تو هر که بود هر آنچه نمود نیست

    بگشای در به روی من و عهد عشق بند

    کاین عهد بستنی این در گشودنی ست

    این شعر خواندنی

    این شعر ماندنی

    این شور بودنی

    این لحظه های پرشور

    این لحظه های ناب

    این لحظه های با تو نشستن

    سرودنی ست

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:روزگار,شکر,خدا,تیره,مفت,مرگ,مست,شوق,خاک,حافظ,مست,شعر,ماندنی,سرودنی,مستی,باده,تنها,لحظه ناب,
  • بهار آرزو

    بـر در مـیـکـده‏ام پـرسـه زنـان، خـواهـی دیـد

    پـیـر دلـبـاخـتـه بـا بـخـت جـوان، خـواهـی دیـد

    نـــو بـــهـــار آیـــد و گــلــزار شــکــوفــا گــردد

    بـی‏گـمـان کـوتـهـی عـمـر خـزان، خـواهـی دیـد

    مـرغ افـسـرده کـه در کـنـج قفس محبوس است

    بــر فــراز فـلـک از شـوق، پـران خـواهـی دیـد

    سـوزش بـاد دی، از صـحـنه برون خواهد رفت

    بــارش ابــر بــهــاری بــه عــیـان خـواهـی دیـد

    قــوس را بــاد بــهـاری بـه عـقـب خـواهـد رانـد

    پس از آن قوس قزح را چو کمان، خواهی دید

    دلــبــر پــردگــی از پــرده بــرون خـواهـد شـد

    پـرتـو نـور رُخـش، در دو جـهـان خـواهـی دید

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:بهار,شعر,سال نو,زیبا,عیان,عقب,جهان,رخش,قوس,صحنه,شوق,گلزار,قفس,خزان,پرسه,افسرده,شکوفا,
  • نــوبــهـارسـت و دل پـر هـوس و بـادهٔ نـاب

    نــوبــهـارسـت و دل پـر هـوس و بـادهٔ نـاب

    حـبـذا روی نـگـار و لـب کـشـت و سـر آب

    صـبـح بـرخـیـز و بـر گـل بـه صبوحی بنشین

    چـون بـه آواز خـوش مرغ درآیی از خواب

    عـیـش نـیـکوست کسی را که تواند کردن

    ای تـوانـای خـردمـنـد، چـه داری؟ دریاب

    اگر آن زلف تو در بردن عقل از همه روی

    وی لــب تــو در غـارت دیـن از هـمـه بـاب

    کــافــران روی بـه مـحـراب نـکـردنـد، ولـی

    بـکـنـنـد ار خـم ابـروی تـو بـاشـد مـحـراب

    اوحدی پیش تو صد نامه فرستاد از شوق

    کــه نــه آثــار وفـا دیـد و نـه ایـثـار جـواب

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:شعر,زیبا,ناب,عاشقانه,ایثار,وفا,محراب,عقل,دین,غارت,خردمند,صبح,صبوح,محراب,شوق,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    خدا کند که بهار رسیدنش برسد

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا