7ثانیه طول میکشد تا غذا از دهان به معده برسد
موی انسان تحمل وزن ۳ کیلو را دارد
طول آلت تناسلی مرد ۳ برابر شستش میباشد
استخوان باسن از سیمان محکمتر است
قلب زنان از مردان تندتر میزند
حدودا هزار میللیارد باکتری روی پا وجود دارد
زنان دو برابر مردان چشم میزنند
وزن پوست انسان دو برابر مغزش است
بدن شما برای ایستادن از بیش از سیصد ماهیچه استفاده میکند
اگر بزاق شما حلال نباشد نمیتوانید مزهٔ غذاها را تشخیص دهید
خانمها مدتیست این متن را تمام کرده اند
مردانی که هنوز مشغول خواندن هستند در حال اندازه گرفتن "شست" خود میباشند
دلگیری
چه رسم جالبی است !!!
محبتت را میگذارند پای احتیاجت …
صداقتت را میگذارند پای سادگیت …
سکوتت را میگذارند پای نفهمیت …
نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت …
و وفاداریت را پای بی کسیت …
و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج !!!
.آدمها آنقدر زود عوض می شوند …
آنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی
و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است …
.زیاد خوب نباش …
زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی …
آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند …
زیاد که باشی ، زیادی می شوی
هنوز هم هستم ؛
هنوز هم می نویسم ات .
هنوز
قطره
قطره
شب هایم را به خورشید کوک می زنم .
هنوز همان مترسک ام ،
همان که می میرد برای سفیدی کلاغ ها !
تو رفته ای
و من
هنوز هم بی مخاطب ام !! . . .
هنوز هم هنوز
خورشید غروب کرده بود ... مرد از فرط خستگی و سرما بی رمق به زمین افتاد ... نیمه شب از شدت تشنگی در خواب نالید ... گل ساقه اش را خم کرد و قطره های شبنم را در دهان مرد غلتاند ... علفهای سبز اطرافش رشد کردند تا گرمش کنند و خورشید صبحگاهی آنقدر بر بدنش تابید که گرمش کرد ... صبح که شد ... غلتید که بیدار شود .. با این کارش علفها را له کرد ... با دستش ساقه گل را شکست و تا چشمش به خورشید افتاد گفت : " ای لعنت به این خورشید ! باز هم هوا گرم است ... "
بدترین نوع فراق زمانی هست که کسی رو که
دوست داری در کنار خودت داشته باشی ولی
بدونی هیچ وقت نمی تونی مالکش بشی.
حتی زمانی که ناراحت هستی..اخم نکن
ولبخند بزن ..زیرا ممکنه کسی عاشق لبخند
تو بشه..
برای تمام دنیا تو فقط یک نفری...ولی کسی
هست که تو برای او تمام دنیایی
شاید خدا می خواد که تو آدم های مختلفی رو
قبل از دیدن اون شخصی که واقعا مال توست
ملاقات کنی تا بالاخره وقتی اونو دیدی
شکر گزار باشی
سعی کن پیشرفت کنی ولی فراموش نکن قبلا
کی بودی.....
همین الان بهت زنگ شدم و تو ظاهر آروم بودم اما میخوستم یه چیزی بگی که بیشتر صداتو بشنوم جوری که زنگ صدات همیشه تو گوشم بمونه ... اما دریغ که نشد باهم بیشتر حرف بزنیم ....
آزمون دارم اما نمی تون تمرکز کنم .. هر صفحه ای رو ورق میزنم چهره تو میاد جلو چشام و هر خطی که میخونم اسم تو رو میبینم...
خیلی دلتنگتم زیبا... خیلی
الان دوست داشتم پیشونیتو بب.وسم و سرتو به سینم فشار بدم تا بفهمی تو قلبم چه غوغایی شده .....
تو رو خدا اگه تو ذهنت باید و نباید رو مرور میکنی بذارشون کنار و بذار اینجا راحت باشم .... چون من خودم به اندازه کافی با خودم شیش و بش میکنم ..
دوستت دارم زیبا .. همیشه و تا آخر عمر..
باید و نبایدهای سه گانه در زندگی
باید و نبایدهای سه گانه در زندگی
سه چیز در زندگی پایدار نیستند
رویاها
موفقیت ها
شانس
سه چیز در زندگی که وقتی از کف رفتند باز نمی گردند
زمان
گفتار
موقعیت
سه چیز ما را نابود می کنند
تکبر
زیاده طلبی
عصبانیت
سه چیز انسانها را می سازند
کار سخت
صمیمیت
تعهد
سه چیز بسیار ارزشمند در زندگی
عشق
اعتماد به نفس
دوستان
سه چیز در زندگی که هرگز نباید آنها را از دست داد
آرامش
امید
صداقت
خوشبختی زندگی ما بر سه اصل است
تجربه از دیروز
استفاده از امروز
امید به فردا
تباهی زندگی ما نیز بر سه اصل است
حسرت دیروز
اتلاف امروز
ترس از فردا
همیشه دلیل شادی کسی باش، نه شریک شادی او وهمیشه شریک غم کسی باش، نه دلیل غم او
بارانی ام
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
.
و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی
چتر آورده بودی
و من غافلگیر شدم
.
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
و سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد
.
چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی
و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم
.
.
.
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
تنها برو
.
.
دلنوشته
منم امیر برگهت
دور از شما تنها منم
چیزی ندارم تا دهم
قربانتان جان و تنم
شنیده ام به لطفتان صحرا گلستان میشود
کافر بیاید بر درت حتما مسلمان میشود
دانی که من بیچاره ام.
روی زمین آواره ام
دنیا شده گهواره ام .
درگاه تو شد چاره ام
جایی ندارم که روم،
خودت بگو کجا روم؟ ...............................................................................................
كسي غير من نباشه توي قلبه نازنينت
روي قلبم پا نزار نرو كه من ديونه ميشم
تو بمون كه با تو باشم تنها ارزوم همينه
وقتي دستامو ميگيري غصه ها واسم تمومه
اگه يه لحظه نباشي زندگی واسم حرومه
خط به خط ترانه هامو من براي تو مي خونم
بهترين دقيقه هامو وقف عشق تو ميدونم........ روزي ياد تو از خاطرم خواهد گذشت و نخواهم دانست كجايي !
اما سلام و آرزوي من براي خوشبختي تو ،
تو را در بر خواهد گرفت و احساس خواهي كرد اندكي شاد تر ...
و اندكي خوشبخت تري،
و نخواهي دانست كه ... چرا ؟ ! ! ..........................................................................
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت