یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

منتظر چی هستی!!!!؟؟

منتظری چه اتفاقی بیفتد؟

اینکه دلم برایت تنگ شده کافی نیست؟

منتظری چه اتفاقی بیفتد ؟

اینکه از چشمهای شب زده ام بجای باران برف ببارد ؟

اینکه ستاره ها در آسمان برای نیاز نیمه شبم راه باز کنند ؟

اینکه تمام پروانه ها و پرستوهای سرگردان بعد دعاهایم آمین بگویند ؟

نه عزیز دلم !

هیچ اتفاق مهمی نمی افتد !

جز پژمردن چشمهای سرخ و سیاه من

جز به خاک افتادن ساقه های احساس ِ بچه گانه ام

منتظری بمیرم تا برگردی ؟

اینکه دلم برایت تنگ شده کافی نیست ؟

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:عاشقانه,چشم,سیاه,سرخ,مهم,خاک,شب,احساس,دعا,نیاز,تنگ,کافی,پرستو,نیمه شب,دعا,ساقه,,
  • این روز ها

    این روز ها
    دلم فقط گاهی
    یه ب غ ل روز های
    گرم می خواهد
    که به وقت رفتنمان
    از زیر درختان
    برف هایش اب شود
    .
    این روز ها
    دلم گرفته می شود
    وقتی دلت به وسعت
    ابرهای اسمان نظاره می کند
    .
    بیا بنشین بر پستوی دلم
    و با من بگو
    از نسیم
    از بهار
    .
    از برکه ی کنار
    درخت سیب عشق مان
    .
    این روزه ها
    پیش خودمان باشد
    دیگر سیب ها ی
    دلم دست نیافتنی می شود
    در ظهر تابستان
    سال گذشته
    .
    .
    دلشان می خواهد
    همون جور بماند
    .
    شاید نگاه هر رهگذری
    به سیب های سرخمان
    نباشد

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:دلنوشته,اشقانه,سیب,شعر,ناب,بهار,نسیم,عشق,وسعت,پرستو,درختان,
  • کاش میتوانستم...

    شب بود و چراغ ها خاموش من و ستاره ها بیدار بودیم

    پرده های اتاق را کنار زدم و عبور پرستوهای مهاجر را دیدم

    کاش میتوانستم هر شب برای ماهی های دریاچه قصه عشق را بگویم

    کاش میتوانستم تمام شادی ها را در شیشه ای بلورین جمع کنم و برایت

    هدیه دهم

    کاش بتوانم تنهای تنها در تاریکی شب های زمستانی از کوچه آرزوهایم بگذرم

    و در نقطه آرامی به تو برسم

    کاش همه انسانها خاموش میشدند و فقط صدا و نغمه های بهاریت را

    میشنیدم

    کاش همه جا تاریک میشد و خورشید فقط به اندازه لطافت گلهای نسترن به آن

    نقطه که تو هستی میتابید

    کاش فقط ماه رد پای تو را در کوچه ها به من نشان میداد

    کاش میشد تنها ؛ احساس نیلوفریت با من سخن میگفت

    کاش میتوانستی بوی سرزمین رویایم را برایم بیاوری

    ومن با تمام وجودم ؛ با تمام ذهن و قلبم ؛ با همه روشنایی ها و تاریکی هایم

    میگویم:

    دوستت دارم ....

    javahermarket

    هیچ کس نپرسید

    هیچ کس نپرسید؟

    که سرنوشت پرستو های باز مانده از کوچ چه شد؟

    مگر نگفته بودم که یک روز

    آسمان به حال ما خواهد گریست؟

    مگر نگفته بودم که یک روز

    هیچ کلاغی بر هیچ بام گِلی ای نخواهد نشست؟

    دنیا آمدیم تا عشق را جستجو کنیم

    نمی دانستیم که جایی برای از دست دادن بود

    نقاش ها بهار را سیاه و سفید نقش می زنند

    هیچ دستی به سوی افتاده ای در راه

    که لباسی از جنس خاک به تن کرده است

    دراز نمی شود

    مگر نگفته بود که یک روز

    فقیر ها همانند برگ خزان زیر پاهایمان

    له خواهد شد . . .؟

    مگر نگفته بودم؟
    . .
    . .
    تقدیم به کودکی که ...
     

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:هیچکس,عشق,جستجو,سیاه,سفید,لبس,جنس,خاک,نقاش,گل,برگ خزان,کلاغ,پرستو,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    منتظر چی هستی!!!!؟؟

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا