یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

نمی دانم از چه بگویم......

نمی دانم از چه بگویم از احساسم به تو که روزی آمد و خانه ی دلم را پر کرد؟؟


یا از روزی که دریافتم دل دیگری را می پرستی؟؟


یا از آرزو های پرپر شده ای که با چشم خود دیدم...نه!!


بگذار از آسمان بی ستاره ام بگویم ...


از سیاهی شب ....


که لحظه به لحظه بیشتر تنهاییم را به رخم می کشد ..نه!!


بگذار بگویم که هنوزم آرزویم هستی.....

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:ارزو,هنوز,ستاره,چشم,خانه,دل,سیاه,تنها,
  • من می مانمـ و قصه ی تو

    غروب که می شود

    دست از سرِ ثانیه ها برمی دارمـ و تنها به تو فکر می کنمـ . .

    پلک هایمـ کنارِ نفسهایتــ سنگینی می کند و خدا برایمـ از تو می گوید . .

    وقتی قصه اش به نقطه می رسد

    تو آخر قصه نشسته ای رویِ دستانِ خدا

    و نگاهتــ مبهوت نگاهِ بی کلامـ من است . .

    خدا در انتهایِ وجودمـ آرامـ به من می رسد

    و تو را روی دیواره ی بلند قـلبمـ تنها می گذارد . .

    من می مانمـ و قصه ای

    که روی قلبمـ

    قدر دستانِ خدا سنگینی می کند . . .

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:خدا,سنگین,خدا,تنها,انتها,دیوار,قلب,غروب,
  • مــــاه مـــن...

    من خدا را دارم
    کوله بارم بر دوش
    سفری می باید
    سفری بی همراه
    گم شدن تا ته تنهایی محض
    سازکم با من گفت:
    هر کجا لرزیدی، از سفر ترسیدی؛
    تو بگو از ته دل:من خدا را دارم.
    من و سازم چندی است که فقط با اوئیم.

    ماه من!
    غصه اگر هست بگو تا باشد!
    معنی خوشبختی ،
    بودن اندوه است...!
    این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور
    چه بخواهی و چه نه! میوه یک باغند.
    همه را با هم و با عشق بچین...
    ولی از یاد مبر
    پشت هر کوه بلند
    سبزه زاری است پر از یاد خدا!
    و در آن باز کسی با صدایی آرام و مطمئن می خواند

    که خدا هست ، خدا هست و چرا غصه ؟ چرا

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:خوشبختی,خدا,عشق,دوش,سفر,تنها,همراه,
  • ****گـــل و خـــار*****

    وقتی که باز صدای آب / می پیچه توی کوچه‌ ها
    پر میشه از عطر گل ها / انگار تموم دنیا

    میشکُفه غنچه گلی / در آرزوی زندگی
    براش همین کافیه که / بهش بگن تو خوشگلی

    نگاه گل به آسمون / یه دَم کنارش ننشست
    به بوته خار دم دست / دلش رو یک نفس نَبَست

    چی شد / چرا این راه ، به سراب است
    این همه ، خام و سست و خراب است . . .

    یه روز یکی دید گلَ رو / خواست بچینه تاج سرُ
    تیزی تیغ ها رو که دید / عقلش بهش گفت که نرو

    گُلِ به خار گفت که چرا / نمیشی از من ، تو جدا
    برو میخوام تنها باشم / تو خیلی زشتی به خدا

    یه صبح سرد خیلی زود / بوته خار اونجا نبود
    با همه عشقی که داشت / با دلی که شکسته بود

    چشمای گل یه وقتی دید / که دستی اونو از شاخه چید
    نگاه گل هر جا که گشت / بوته خاری رو ندید

    چی شد / چرا این راه ، به سراب است
    این همه ، خام و سست و خراب است . . .

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:خار,گل,سراب,عشق,شاخه,خراب,تنها,نگاه,اسمان,عطر,گل,کوچه,خوشگل,
  • زیبایی عشق

    اگر کسی تو را با تمام مهربانیت دوست نداشت ،‌ دلگیر مباش که نه تو گنهکاری نه او او دلش برای پذیرش مهربانی تنگ است‌، گناه از او نیست،‌ تو هم با تمام مهربانیت زیباترین معصوم دنیایی، پس خود را گنهکار نبین.

    من عیسی نامی میشناسم ده بیمار را در یک روز شفا داد و تنها یکی سپاسش گفت.
    من خدایی می شناسم ابر رحمتش به عمر زمین و زمان باریده‌، یکی سپاسش می گوید و هزاران نفر کفر می گویند.
    پس چرا می پنداری بهتر از آنچه عیسی و خدای عیسی را سپاس گفتند از تو برای مهربانیت قدردانی می کنند؟

    پس از ناسپاسی‌شان نرنج، اما برای شادی دلشان بکوش؛ که با مهربانی روح تو آرام می گیرد.‌ تو با مهرت بال و پر می گیری.‌ خوبی دلیل جاودانگی تو خواهد شد.
    "دوست بدار نه برای آنکه دوستت بدارند". تو به پاس زیبایی عشق، عشق بورز.

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 20 آبان 1391برچسب:عشق,دوست,شادی,پاس,زیبایی,مهربانی,مهر,شفا,تنها,عمر,زمین,عیسی,رحمت,زیبایی,
  • نمی‌دونم چرا دیگه مثله همیشه هر چی با ستاره های چشمك زن آسمون حرف

    میزنم
    دیگه آروم نمی‌شم ؟

    نمی‌دونم دیگه چرا سو سو زدن ستاره های آسمون آبی واسم قشنگ و دیدنی نیست ؟

    نمی‌دونم چرا دیگه رقص شنای ماهی‌های قرمز كوچك توی حوض چشمامو نوازش نمیده ؟
    نمی‌دونم چرا دیگه هر چی ترانه‌های عاشقونه می‌خونم حتی دلم یه ذره هم
    سبك نمیشه ؟

    نمی‌دونم چرا دیگه هر چی اسمتو صدا میزنم و گریه میكنم دیگه آرومم نمیكنه؟

    نمی‌دونم .... ولی فقط‌ می‌دونم كه جوابه تمومه این سوالها رو تو می‌دونی .

    نمی‌دونم دلتنگی هایم را با كدام واژه به تصویر بكشم... دلتنگی‌‌های شبانه‌ام را به دست كدوم باد بسپارم... آیا بادی هست برای دلتنگی های وقت و بی وقت این دل خسته....؟!

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 20 آبان 1391برچسب:خوشبخت,دختر,داستان,دلنوشته,شعر,عزادار,حس,دنیا,بدبختی,خوبی,تنها,تفاوت,خوبی,,
  • می دونم دوستم نداری ...

    می دونم دوستم نداری می دونم منو نمی خوای

    اونقدَر بدم برا تو ، که تو خوابمم نمی یای!

    می دونم خیلی حقیرم واسه داشتن دل تو

    نمیخوای که باشم هرگز حتی لحظه ای برا تو

    می دونم هیچی ندارم واسه دادن به تو نازم

    ولی خُب جونمو آخر ، پای عشق تو می بازم

    می دونی خیلی می خوامت توُ تمامه لحظاتم

    من وفادار به عشقم تا همیشه من باهاتم

    تو فقط اینو بدون که ، تا ابد دل به تو دادم

    تو تپش دادی به قلبم ، اینو من دارم به یادم

    اگه شد روزی دوباره تو شدی تنهای تنها

    اگه دنیای تو پُر شد از همه دردا و غمها

    تو بدون که من همیشه پای عشق ِ تو نشستم

    دلمو واسه نگاهت رو همه آدما بستم

    اگه زنده بودم اون روز ، تو بیا بازم کنارم

    من واسه داشتن چشمات تا همیشه بی قرارم

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 20 آبان 1391برچسب:چشم,درد,همیشه,قلب,تنها,بی قرار,وفادار,
  • در گیر و گدار این سکوت

    در گیر و گدار این سکوت

    تنهایی هم دردیست که بر درد های دگر می افزاید

    دریغا نه درمانی

    نه لبخندی

    نه حتی گریه ای

    که سر لوحه دل ما را به سخنی بیا راید

    حال این دل عاشق

    که عشق هم از هر صدایی بی صدا تر است

    در این بی رنگی سکوت

    هیچ اعتراضی را به فریاد نمی الاید

    صبر

    تلخ است

    سخت است

    با این رنج بی دریغ و جهل بی دلیل

    طلوع ازدی ما

    شاید هرگز نمی اید

    ز مخمصه برون جستن

    که نه به از خویش گریختن

    بل شاید همان عشق است

    که در این تنهای و سکوت

    ترانه زندگی را به امید می سراید!!

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 20 آبان 1391برچسب:زندگی,اعتراض,تلخ,سخت,فریاد,لبخند,گریه,درمان,دریغ,تنها,سکوت,ترانه,زندگی,
  • چرا....!

    کاش تو تمام لحظه هایی که نگاهت همچون همنواز تمامی لحظه هایم کنارم بود میتونستم بگم وقتی نباشی تمومه واسم دنیا اما هر بارم که گوشه ای و به بهونه ای خواستم تلنگری از هیاهوی این دل سراسر بارونی رو بهت بگم...

    فقط خنده روی لبهام و که تزیینی برای گم کردن درد این جزیره تنهایی هام بود رو میددی و به مزحکه میگرفتی بازی عشقی رو که در هر لحظه از لحظه های بی تو بودنم شروع به ساختن بهشتی که با تو اومدنت برای همیشه و حالایی که به انتظار برگشتنتم هنوز هم...

    کاش میدونستم فردایی هم هست که تمام زیبایی ها و قشنگی با هم بودنمون رو نشون کرده که تو یه چشم به هم زدنی به راحتی شکارش کنه و منو تو تمام این مدت فقط با تمام خاطرات تو و با تو بودنم و فقط یک سوال تنها بزاره....

    اون سوال هم چیزی نیست جز...

    چرا....! و به کدامین گناه....!

    کاش که فقط یادی کنی از این دل طوفان زده بارونی....

    که هنوز هم به یادت زنده ام....

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 20 آبان 1391برچسب:کدامین,گناه,طوفان,قشنگی,تنها,سوال,هیاهو,زیبایی,همنواز,بارون,
  • یادمان باشد

    یادمان باشد:حرفی نزنیم که دلی بلرزد
    یادمان باشد:حرفی نزنیم که دلی بلرزد و خطی ننویسیم که کسی را آزار دهد
    یادمان باشد:جواب کینه را باکمتر از مهر و جواب دورنگی را با کمتر از صداقت ندهیم
    یادمان باشد: باید در برابر فریاد سکوت کنیم و برسر سیاهی ها تور بپاشیم
    یادمان باشد: سنگ خیلی تنهاست باید با او هم لطیف رفتار کنیم نکنه که دل تنگش بشکنه
    یادمان باشد: برای درس دادن و درس گرفتن به دنیا آمده ایم نه برای تکرار اشتباهات
    یادمان باشد: می توان با گوش دادن به آواز شبانه دوره گردی که از سازش عشق می بارد به اسرار عشق پی برد و زنده شد
    یادمان باشد:گره تنهایی و دلتنگی هر کس فقط به دست خودش باز می شود
    یادمان باشد: هیچ گاه لرزیدن دلمان را پنهان نکنیم تا تنها نمانیم
    و یادمان باشد:هیچ گاه از راستی نهراسیم؟؟؟

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:یادمان ,باشد,راستی,تنها,دنیا,دورنگی,صداقت,دلتنگ,سکوت,فریاد,اشتباه,اسرار,عشق,لطیف,,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    نمی دانم از چه بگویم......

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا