یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

حقیقت مطلق

یه صورت باید همیشه شاد باشه وگرنه به دل هیچکس نمی چسبه

دفتر نقاشی باید خط خطی باشه وگرنه با کاغذ سفید فرقی نداره

یه کبوتر همیشه باید عشق پرواز داشته باشه وگرنه اسیر میشه

یه جاده باید انتها داشته باشه وگرنه مثل یه کلاف سردرگمه

یه لب همیشه باید توش خنده باشه وگرنه زود پیر میشه

یه دیوار باید به یه تیر تکیه کنه وگرنه میریزه

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:کبوتر,حقیقت,مطلق,زود,پیر,خنده,عشق,پرواز,اسیر,کلاف,
  • نمک رو زخم من نپاش...

    نمک رو زخم من نپاش...
    من زخمي غرورتم
    با اين همه بدي ببين
    هنوز سنگ صبورتم
    از درد من قصه نگو
    قصه من تکراريه
    مردن من هميشگي
    واسه دل تو عاديه
    جلو چشم غريبه ها
    چقد خارو حقير شدم
    هيچي ازم نزاشتي تو
    وقتي ديدي اسير شدم
    وقتي نبودم هيچکسي
    با دلت همبازي نبود
    خاک سياه نشوندي منو
    دلت هنوز راضي نبود
    عشقت رو توي سرم نزن
    اينقد بهم نگو بمير
    همه هستيم مال تو
    غرورم رو ازم نگير
    چرا هميشه تبرت
    توي ريشه دل منه؟؟؟؟
    بگو چرا دل منه.
    بايد هميشه بشنکه؟؟
    چه روزايي که سوختم و..
    به پاي تو حروم شدم..
    يه عمري من دل بستم و ..
    تو چشاي تو گم شدم..
    ديگه چي ميخاي از دلم؟؟
    هرچي که ميخاستي ديدي!!
    يه عشق پاک و بي ريا
    توي دلت ميخندي

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:سوخت,دلنوشته,شعر,زیبا,غرور,خاک,سیاه,ریشه,حروم,عمری,دل بستم,عشق,پاک,بی ریا,عشق,
  • اي با توام که بي خبر..
    دل و سپردي به سفر ...
    منو گزاشتي با دلم
    بي يه نشوني در به در.
    من با توام رفتي کجا..
    اي غريب اشنا...
    چه ساده از من بريدي
    دل و سپردي به جاده ها..
    خسته شدم از اين به بعد...
    اسمت رو من نميبرم ...
    ميخاي بيا ميخاي نيا..
    نازت و من نميخرم...
    انگار نه انگار که يه روز ...
    خاطرهامون يکي بود...
    قول و قرارمون يکي...
    حال و هوامون يکي بود..
    هنوز گلهاي خشک تو..
    رو طاغچه اتاقمه
    عطر حضور تو ولي ..
    تو لحظه هاي من کمه...
    خسته شدم از اين به بعد...
    اسمت رو من نميبرم..
    تو نيستي و صدات هنوز ..
    مرحم زخمهاي منه..
    ترانه نگاه تو...
    مونس شبهاي منه.......
    ...................
    ..........
    ......
    ...
    ..
    .

    javahermarket

    نفس عشق

    ** دلــــــــــــــــــــــــــم تنـــــــــــــــگ اســـــــــــــــت **

    ** نـــــمیدانم ز تنـــــهایی پـــــناه آرم کـــدامین ســــوی **

    ** پـــــریشـــــان حـــــالـــــم و بـی تـــاب میـــــگریـــــم **

    ** و قـــــلبم بی امـــــان مـــــحتاج مـــــهر تـــــوســـــت **

    ** نمیدانی چه غمگین رهسپار لحظه های بیقرارم مـــن **

    ** بـــــه دنـــــبال تــــو همـــــچون کـــودکی هســـــتم **

    ** و مـــــعصومـــــانه می جویم پـــناه شـــــانه هایت را **

    ** کــــــه شـــــایـــــد انـــــدکـــــی آرام گـــــیــــرد دل **

    ** دلـــــم تنــگ است و تـــــنهایی به لب می آورد جانم **

    ** بیا تا با تـــو گویم از هیاهــوی غریــب دل که بی پـروا **

    ** تلنگـر مـیزند بر مـــن و میــگوید بمـــن نزدیک نزدیکی **

    ** بـــــه دنبال تو می گـردم به ســـــویت پیــش می آـــیم **

    ** چه شیرین اســـــت پر از احســـاس یک خوشبختی نابم **

    ** پــــــــــــــر از امـــــید ســــــــــبز خـــــوب دیـــــــدارم **

    ** و میـــــخواهم که نامـــــت را به لوح ســـــینه بنـــگارم **

    ** و نـــــجــوایی کنـــــــــم درد و گـــــویـــــم تـــــا ابـــــد **

    ** مـــــــــــــــن دوســــــــــتت دارم. دوســــــــــتت دارم **

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:تلنگر,اساس,بی پروا,نزدیک,هیاهو,غریب,خوشبختی,غریب,شیرین,امید,لوح,سینه,ابد,نجوا,
  • عشق یعنی ??

    عشق یعنی راه رفتن زیر باران

    عشق یعنی من می روم تو بمان

    عشق یعنی آن روز وصال

    عشق یعنی پای معشوق سوختن

    عشق یعنی چشم را به در دوختن

    عشق یعنی جان می دهم در راه تو

    عشق یعنی دستانه من دستانه تو

    عشق یعنی مریمم دوستت دارم تورو

    عشق یعنی اسم تو واسم میاره تب

    عشق یعنی انقباظو انبصاط

    عشق یعنی درده من درده کتاب

    عشق یعنی زندگیم وصله به توست

    عشق یعنی قلب من در دست توست

    عشق یعنی عشقه من زیبای من

    عشق یعنی عزیزم دوستت دارم

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:عشق,عاشق,دلنوشته,تاهایی,یعنی,عزیزم,دوستت,زندگی,انظباط,قلب,مریم,باران,جان,
  • دلم را شکستی و رفتی ….

    دیگر گذشت ، تو کار خودت را کردی ، دلم را شکستی و رفتی ….
    همه چیز گذشت و تمام شد ، این رویاهای من با تو بود که تباه شد…
    انگار دیگر روزی نمانده برای زندگی ، انگار دیگر دنیای من بن بست شده ، راهی ندارم برای فرار از غمهایم
    این هم جرم من بود از اینکه برایت مثل دیگران نبودم، کسی بودم که عاشقانه تو را دوست داشت ،دلی داشتم که واقعا هوای تو را داشت ….
    دیگرگذشت ، حالا تو نیستی و من جا مانده ام ، تو رفته ای و من بدون تو تنها مانده ام ، تو نیستی و من اینجا سردرگم و بی قرار مانده ام….
    فکر دل دادن و دلبستن را از سرم بیرون میکنم ، هر چه عشق و دوست داشتن است را از دلم دور میکنم،اگر از تنهایی بمیرم هم دلم را با هیچکس آشنا نمیکنم….
    دیگر بس است ، تا کی باید دلم را بدهم و شکسته پس بگیرم، تا کی باید برای این و آن بمیرم؟
    در حسرت یک لحظه آرامشم ، دلم میخواهد برای یک بار هم که شده شبی را بی فکر و خیال بخوابم…
    تو هم مثل همه ، هیچ فرقی نداشتی ، هیچ خاطره ی خوبی برایم جا نگذاشتی ،حالا که رفتی ، تنها غم رفتنت را در قلبم گذاشتی
    گرچه از همان روز اول میخواستمت ، گرچه برایم دنیایی بودی و هنوز هم گهگاهی میخواهمت ، اما دیگر مهم نیست بودنت ، چه فرقی میکند بودن یا نبودنت؟

     

    javahermarket

    چه غریبانه به دنبال دلم خواهی گشت

    من سکوتم حرف است



    حرف هایم حرف است



    خنده هایم خنده هایم حرف است



    کاش می دانستی



    می توانم همه را پیش تو تفسیر کنم



    کاش می دانستی



    کاش می فهمیدی



    کاش و صد کاش نمی ترسیدی



    که مبادا دل من پیش دلت گیر کند



    یا نگاهم تلی از عشق به دستان تو زنجیر کند



    من کمی زودتر از خیلی دیر



    مثل نور از شب چشم تو سفر خواهم کرد



    تو نترس



    سایه ها بوی مرا سوی مشام تو نخواهند آورد



    کاش می دانستی



    چه غریبانه به دنبال دلم خواهی گشت



    در زمانی که برای غربتت سینه دلسوزی نیست



    تازه خواهی فهمید



    مثل من عاشق مغرور شب افروزی نیست

    چه غریبانه به دنبال دلم خواهی گشت

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:حرف,کاش,تفسیر,خنده,سکوت,کاش,ترس,سایه,عشق,
  • خداوندا کمکم کن....!

    دست به دامن خدا که می شوم
    چیزی آهسته درون من
    به صدا می آید که...
    نترس!
    از باختن تا ساختن دوباره فاصله ای نیست...!


    ..........
    خدایا دستم به دامنت.....!
    خدایا کمکم کن...!
    خدایا تنهام نزار..!
    میدونم بنده ی بدی ام...!
    اما تو بزرگی..!
    خودت منو ببخش..!
    پناهم بده..!

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:خدا,پناه,اهسته,کمک,تنها,فاصله,دامن,اهسته,بخشش,تنها,,
  • پ ن پ

    ( یه توپ دارم قلقلیه ) پَ نه پَ شش ضلعی نامنتظمه…

    ( میزنم زمین هوا میره ) پَ نه پَ می خواستی زمینو حفر کنه برسه مرکز زمین…

    ( نمی دونی تا کجا میره )پَ نه پَ می دونم نمیگم که ریا نشه…

    ( من این توپو نداشتم ) پَ نه پَ داشتی ، رو نمی کردی…

    ( مشقامو خوب نوشتم ) پَ نه پَ همش برو دنبال یللّی تللّی…

    ( بابام بهم عیدی داد ) پَ نه پَ می خواستی روز مادر بهت کادو بده…

    ( یه توپ قلقلی داد ) پَ نه پَ می خواستی یه دونه بی ام ۷۳۰ بهت بده !!



    ㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡

    جارو دستم بود داشتم می رفتم اتاقمو جارو بزنم … عمه ام دید گفت داری میری جارو بزنی؟ پ نه پ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت ده هری پاترو بسازیم!!

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:توپ,قلقلی,پ ن پ,کادو,جاروبرقی,بچه,مرکز,زمین,عمه,حفر,هری پاتر,
  • تـــــــــــو رو با هـ ـ مه بدیـــــــ ـات..

    تورو با همه خوبیات

    تو رو با همه ای بدی هات

    تو رو با همه ای خوبی یا

    حتی با بی تفاوتی هات

    دوست داشتمت

    نمی دونم چی شد که تنهام گذاشتی

    رفتی

    چیزی نمونده برام یک دنیا بد بختی

    خیلی دوست داری بدونی الان چه حالی دارم

    می دونی که نمی ونم بدون تو دووم بیارم

    یاد میاد بعد که چند وقت منو دیدی

    حس می کردی که خوشبخت ترین دختر روی زمینی

    می گفتی که یکی پیدا شده که خیلی دوست داره

    پس چی شد الان اونم عزاداره

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:خوشبخت,دختر,داستان,دلنوشته,شعر,عزادار,حس,دنیا,بدبختی,خوبی,تنها,تفاوت,خوبی,,

  • narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا