یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

فرشته بی بال

بچه ای خوشگل و خوش صحبت و شیرین حرکت رفت ز پیش در خود به بر مادر و پرسید: فرشته به که گویند و چه شکل است سر و صورت او؟

گفت که: بر عرش برین پیش خداوند مبین هر شب و هر روز به صد شور و به صد سوز گروهی ملکوتی همه سرگرم رکوعند و سجودند و خداوند عطا کرده دوتا بال بدانها و فرشته به همین طایفه گویند که پیوسته کنند از دل و جان سجده خدا را.

بچه قدری متحیر شد و پرسید که: پس علت آن چیست که این کلفت ما بال ندارد؟ مگر او غیر فرشته است؟ اگر غیر فرشته است چرا چون پدرم زد به رخش .....بدو گفت: روی تو به از فرشته است؟ بگو علت آن چیست که حق بال نکرده است عطا کلفت مارا؟

مادر این حرف چو بشنید به خشم آمد و فهمید که آقا دلش اندر گرو عشق رخ کلفت شوخ است و عدوئی چو هوو بهر سیه بختی او نقشه کند طرح و از دل و جان شیفته اش صیغه کند بهر خود آن مه لقا را.


زین سبب گفت بدان بچه که: این کلفت ما نیز فرشته است وز آنهاست که بی بال پرد سوی هوا تا دو سه ساعت دگر از خانه ی ما می رود آن گاه نشان می دهمت پر زدن و رفتن آن بی سر و پا را.
(بحر طویل های هدهدمیرزا

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:سیب,تنها,فرشته,عشق,صیغه,شوخ,خشم,هوا,شیفته,ملکوت,خوشگل,شیرین,متحیر,هدهد میرزا,سجده,
  • آنقدر دوستت دارم که...

    آنقدر دوستت دارم

    که هر چه بخواهی

    همان را

    بخواهم

    اگر بروی

    شادم

    اگر بمانی

    شادتر

    تو را شادتر

    می خواهم

    - با من یا بی من –

    بی من اما

    شادتر اگر باشی

    کمی

    - فقط کمی –

    ناشادم

    واین

    همان عشق است

    عشق

    همین تفاوت است

    همین تفاوت

    که به مویی بسته است

    وچه بهتر

    که به موی تو

    بسته باشد

    خواستن تو

    فقط یک مرز دارد

    که نخواستن توست....

    (عبدالله صمدیان )

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:شاد,تفاوت,مرز,عبدالله صمدیان,تفاوت,شق,شاد,,دوست,آنقدر دوستت دارم که,,,,
  • این روزها

    این روزا آدما قیمت هر چیز رو می دونن ولی ارزش هر چیز رو نمی دونن !!

    ....................................

    خدایا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم

    و آن گونه بمیران که کسی به وجد نیاید از نبودنم . . .

    ....................................

    ترجیح میدهم به جای شاخه ای گل بوته ای خار باشم!
    که دست هر کودک نابالغی نتواند پایان بخش زندگیم شود…

    اگر قلوه سنگ های ته جوی نبود ، ترنّم زیبای آب را چگونه می شنیدیم و اگر سختیها ی زندگی نبود ، چگونه خوبیهای آنرا حس می کردیم

    ....................................

    قبل از سپیده دم هوا از هر زمانی تاریکتر است

    ...............................

    بدان که در نگاه کسی که پرواز را نمی فهمد هرچه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد.

    ....................................

    فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند

    بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد . . .

    ....................................

    برای خندیدن منتظر خوشبختی نباش…

    شاید خوشبختی منتظر خنده ی توست…

    ....................................

    همیشه رو به نور بایستید اگر می خواهید تصویر زندگیتان سیاه نیفتد !

    .................................... هرگاه گرفتن تصمیم مهمی را دشوار یافتید بدانید که علتش تنها یک چیز است و آن اینکه تصور روشنی از ارزشهای خود ندارید


    ....................................

    اگر می خواهی پس از مرگ فراموش نشوی یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد یا کاری
    کن که قابل نوشتن باشد

    ....................................

    آدمی را امتحان به کردار باید کرد نه به گفتار ،چه بیشتر مردم زشت کردار و نیکو گفتارند.


    ..................................یا سخنی داشته باش دلپذیر ، یا دلی داشته باش سخن پذیر . . .

    ....................................

    عاشق خام میگه: چون به تو نیاز دارم دوستت دارم ،
    عاشق پخته می گه : چون دوستت دارم بهت نیاز دارم

    ....................................

    بجای آنکه فکر کنیم که چرا گل ها خوار دارند به آن فکر کنیم که چرا خوارها گل دارند

    ....................................

    نه طوطی باش که گفته دیگران را تکرار کنی و نه بلبل باش که گفته خود را هدر دهی


    ....................................

    التماس به خدا جرأت است . اگر برآورده شود ، رحمت است ، اگر برآورده نشود ، حکمت است . التماس به انسان خفت است . اگر برآورده شود ، منت است ، اگر برآورده نشود ، ذلت است

    ....................................

    به خودتان قول بدهید ، هیچوقت به امید تغییر دادن کسی
    با او وارد زندگی مشترک نشوید

    javahermarket

    دلنوشته

    میگن هر کسی یه گمشده ای داره و زمانیکه اون گمشدش رو پیدا کنه میتونه به آرامش برسه.
    اما مگه میشه تو این دنیای به این بزرگی هر کسی بتونه گمشدشو پیدا کنه.
    آخه چه جوری امکانش هست اگر کسی اشتباها گمشده ی یکی دیگه رو صاحب بشه تکلیف چیه؟
    اگه کسی گمشده ی خودش رو پیدا کنه اما دست تقدیر نذاره بهم برسن اون وقت چی؟
    اگه کسی هیچ وقت گمشده ی واقعی خودش رو پیدا نکنه چی میشه؟
    یا اگه کسی گمشده خودش رو پیدا کنه اما اون گمشده؟
    چه سخت میشه زندگی وقتی که به کسی دل ببنی و بعد دست تقدیر اون رو ازت جدا کنه!
    چه سخت میشه زندگی وقتی که مجبور بشی دریچه دلت رو به روی زیبای اون ببندی!
    چه سخت میشه وقتی که تنها باشی بدون یار و دلدار باشی
    چه سخته نتونی عاشق بشی و سخت تر از اون وقتی هست که بخوای عشقت رو فراموش کنی!
    مگه زندگی بدون عشق هم میشه کسی که بخواد بدون عشق زندگی کنه چه زندگی سردی داره!
    برای آدمای بی یار شبا ستاره ها میشن همدم خونه کوچک دلای تنهاشون .
    اگه این ستاره ها نبودن اونا میشدن بیمار...

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:ستاره,عاشق,زندگی,دلنوشته,سخت,عشق,فراموش,ستاره,گمشده,تنها,دلدار,اشتباه,سخت,
  • حكايت آدمها...

    یـــکـــــ ســـاعــتـــــ کـــه آفـــتـــابـــــ بــتــابــد خــاطــراتـــــ آن هــمــه شــبــهــای بــارانـــی از یــاد مــیــرود ایــن اســتـــــ حـــکــایــتـــــ آدمــهــا..

    چـیـزی ویـرانـگـرتـر از ایـن نـیـسـت کـه دریـابـیـم

    فـریـب هـمـان کـسـانـی را خـورده ایـم

    کـه بـاورشـان داشـتـه ایـم ... !

    چـه اشـتـبـاه بـزرگـیسـت...

    تلخ کردن زندگی خود

    بـرای کـسـی کـه......... در دوری مـا

    شـیـریـن تـریـن لـحـظـات

    زنـدگـیـش را سپری مـی کـند.!!!

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:زندگی,اشتباه,ادم,سپری,لحظه,ویرانگر,باور,تلخ,فریب,حكايت آدمها,,,,
  • دلنوشته

    باید فراموشت کنم

    چندیست تمرین می کنم

    من می توانم ! می شود !

    آرام تلقین می کنم

    حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....

    تا بعد، بهتر می شود ....

    فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم

    من می پذیرم رفته ای

    و بر نمی گردی همین !

    خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم

    کم کم ز یادم می روی

    این روزگار و رسم اوست !

    این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین می کنم...

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:تلخ,تضمین,تحسین,دلنوشته,فراموش,غمگین,دلنوشته,شعر,,
  • جوک

    هواپیما داشت سقوط می کرد

    همه داشتند جیغ می زدند به جز غضنفر !

    ازش می پرسن چرا تو ساکتی ؟!

    میگه : ماله بابام که نیست بذار سقوط کنه !!.........................................................................
    .... غضنفر از طبقه صدم یه ساختمون می پره پایین

    به طبقه پنجاهم که میرسه

    میگه: خب تا اینجاش که به خیر گذشت !........................................................................................................
    معتادی که در حال کشیدن سیگار بود گفت :

    یه ژمین لرژه هم نمیاد که خاکشتر شیگارم بیفته !!!
    .............................................................................
    یه روز غضنفر سوار هواپیما می شه

    یهو هواپیما سقوط می کنه……

    این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه!!!

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:هواپیما,جوک,طنز,غضنفر,ترک,حادثه,اس ام اس,پیامک,روز,جالب,زیبا,
  • دردانه صفا

    گاهی گر از ملال محبت بخوانمت

    دوری چنان مکن که به شیون برانمت

    چون آه من به راه کدورت مرو که اشک

    پیک شفاعتی است که از پی دوانمت

    تو گوهر سرشکی و دردانه صفا

    مژگان فشانمت که به دامن نشانمت

    سرو بلند من که به دادم نمی رسی

    دستم اگر رسد به خدا می رسانمت

    پیوند جان جدا شدنی نیست ماه من

    تن نیستی که جان دهم و وارهانمت

    ماتم سرای عشق به آتش چه می کشی

    فردا به خاک سوختگان می کشانمت

    تو ترک آبخورد محبت نمی کنی

    اینقدر بی حقوق هم ای دل ندانمت

    ای غنچه گلی که لب از خنده بسته ای

    بازآ که چون صبا به دمی بشکفانمت

    یک شب به رغم صبح به زندان من بتاب

    تا من به رغم شمع سر و جان فشانمت

    چوپان دشت عشقم و نای غزل به لب

    دارم غزال چشم سیه می چرانمت

    لبخند کن معاوضه با جان شهریار

    تا من به شوق این دهم و آن ستانمت

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:شوق,عشقم,ناز,جان,شمع,غزل,شهریار,لبخند,شوق,خنده,خاک,صفا,شیون,خدا,داد,ترک,شعر,دردانه صفا,
  • مخاطب خاص

    یادته یه روز بهت گفتم دوست دارم ،میمونم تا ابد من باهات

    یادمه گرفتی دستامو آروم تو گوشم گفتی منم میمونم همیشه به پات

    دست کشیدم رو موهات سر گذاشتم رو شونه هات اشکی نداشتم بریزم ،

    گفتم بهت عاشقتم اگه بخوای با یه اشاره جونمم میدم برات

    گفتی تو نفسی همه کسی خدا تورو هدیه داده ،خیره شدم به اون چشات

    یه شبنم ناز و قشنگ سر خورد از گوشه چشمتو رفت رو گونه نازتو جون داد رو لبات

    یه لحظه لرزید تن من ،حرفیرو که باید میگفتم رو نگه داشته بودم

    ولی زدم ،گفتم بهت میشم ستاره تو آسمونت میشم ماه میتابم من به شبات

    ولی الان من موندمو قاب چشات ،یه صندلی که خالیه هنوز هم هستم چشم به رات

    نگفته بودی خیلی زود ،برمیگردی پیش خدات

    شدی ستاره گفتی تو خواب ،هستم توی آسمونات ،شدم یه عاشق بی جون خسته شدم از بی وفاییات

    اخه خدا چرا این عاشقا نمیرسن به همدیگه حتی توی قصه هات؟

    چرا نداره زمونه چشم دیدن عاشقارو ؟چرا میریزه بیخودی خون بی گناهارو؟

    کاش که منم میمردم میرفتم تو آسمون ،میدیدم عشقمو میگفتم بهش دیدی آخر شدم فدات

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:عاشق,مخاطب,خا,اسمون,فدات,خسته,ستاره,مرگ,شبنم,قشنگ,هدیه,اشک,دلتنگ,عاشق,صندلی,,
  • من زنم یا مرد؟

    من زنم یا مرد؟
    خونه مشغول کار بودم که دخترم بدو بدو اومد پرسید :

    دخترم: مامان، تو زنی یا مردی؟

    من: زنم دیگه، پس چی ام؟

    دخترم: بابا، چی؟ اونم زنه؟

    من: نه مامانی، بابا مرده.

    دخترم: مامان تو زنی یا مردی؟

    من: زنم دیگه پس چی ام؟

    دخترم: راست میگی مامان؟

    من: آره چطور مگه؟

    دخترم: هیچی مامان! دیگه کی زنه؟

    من: خاله مریم، خاله آرزو، مامان بزرگ

    دخترم: دایی سعید هم زنه؟

    من: نه اون مرده!

    دخترم: از کجا فهمیدی زنی؟

    من: فهمیدم دیگه مامان، از قیافه ام.

    دخترم: یعنی از چی؟ از قیافه ات؟

    من: از اینکه خوشگلم.

    دخترم: یعنی هر کی خوشگل بود زنه؟

    من: آره دخترم.

    دخترم: بابا از کجا فهمید مرده؟

    من: اونم از قیافش فهمید. یعنی بابایی چون ریش داره و ریشهاشو میزنه و زیاد خوشگل نیست مرده!

    دخترم: یعنی زنا خوشگلن مردا زشتن؟

    من: آره تقریبا.

    دخترم: ولی بابایی که از تو خوشگل تره.

    من: اولا تو نه، شما، بعدشم باباییت کجاش از من خوشگل تره؟

    دخترم: چشاش.

    من: یعنی من زشتم مامان؟

    دخترم: آره.

    من: مرسی.

    دخترم: ولی دایی سعید هم از خاله خوشگلتره!!

    من: خوب مامان بعضی وقتها استثنا هم هست.

    دخترم: چی؟ اون حرفه که الان گفتی چی بود؟

    من: استثنا، یعنی بعضی وقتها اینجوری میشه.

    دخترم: مامان من مردم؟

    من: نه تو زنی.

    دخترم: یعنی منم زشتم

    من: نه مامان، کی گفت تو زشتی؟ تو ماهی، ولی تو الان کودکی.

    دخترم: یعنی من زن نیستم؟

    من: چرا جنسیتت زنه ولی الان کودکی.

    دخترم: یعنی چی؟

    من: ببین مامان، همه ی آدما شناسنامه دارن که توی شناسنامه شون جنسیتشون مشخص
    میشه. جنسیت تو هم توی شناسنامه ات زنه.

    دخترم: یعنی منم مامانم؟

    من: آره دیگه تو هم مامان عروسکهاتی.

    دخترم: نه، مامان واقعی ام؟

    من: خوب تو هم یه مامان واقعی کوچولو برای عروسکهات هستی دیگه.

    دخترم: مامان مسخره نباش دیگه من چی ام؟

    من: تو کودکی.

    دخترم: کی زن میشم؟

    من: بزرگ شدی.

    دخترم: مامان من نفهمیدم کیا زنن؟

    من: ببین یه جور دیگه میگم. کی بتو شیر داده تا خوردی بزرگ شدی؟

    دخترم: بابا!

    من: بابات کی به تو شیر داد؟!!!!!!!!!!

    دخترم: بابا هر شب تو لیوان سبزه بهم شیر میده دیگه!

    من: نه الان رو نمی گم، کوچولو بودی؟

    دخترم: نمی دونم.

    من: نمی دونم چیه؟ من دادم دیگه.

    من: ای بابا، ببین مامان جون، خودت که بزرگ بشی کم کم می فهمی.

    دخترم: الان می خوام بفهمم.

    من: خوب هر کی روسری سرش کنه، زنه هر کی نکنه مرده.

    دخترم: یعنی تو الان مردی، میریم پارک زن میشی؟

    من: نه ببین، من چیه تو میشم؟

    دخترم: مامانم

    من: خوب مامانا همشون زنن و باباها همشون مردن

    دخترم: آهان فهمیدم.

    من: خدا خیرت بده که فهمیدی، برو با عروسکهات بازی کن

    ****

    نیم ساعت بعد...
    دخترم: مامان یه سوال بپرسم؟
    من: بپرس ولی در مورد زن و مرد نباشه ها.
    دخترم: در مورد ماهی قرمزه است.
    من: خوب بپرس.

    دخترم: مامان، ماهی قرمزه زنه یا مرده ؟!!!!!!

     

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:دختر,مرد,زن,مادر,عروسک,ماهی قرمز,شناسنامه,مسخره,خوشگل,قیافه,خاله,مریم,مادربزرگ,

  • narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا