یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

مادر

مادر سر چشمه گیتی...
غنچه ای در سبزه زار زیبای طبیعت شکفت و کلمه ی مادر ، در پهنه گلبرگان سرخ آن او که همچون خون مادر است ، بیرون جهید و خود را در آسمان بیکران آبی سوار بر بال پرنده محبت دید.
آری! به راستی مادر کیست که گیسوانش هم چون گیسوان فرشته طلایی است؟ مادر کیست که زمزمه محبتش لالایی اوست؟
مادر آنست که گهواره چوبین فرزندش را از لابلای صخره ها و از میان آبشارها و صدها گل زیبای یاسمن بیرون می کشد و با دستان مهرآمیزش آن را تکان می دهد...
مادر آنست که اشکش همچون شبنم بر قلب گلبرگ ، گل عشق است، صدایش هم چون مرغ غزل خوان در طبیعت است و بوسه اش همچون نور خورشید بر سبزه زار است و استواریش همچون کوهی بر دل خاک...روزت را ارج می نهم و بوسه میزنم بر جای پایت.
مادرم:
قدمهایت را بر روی چشمانم بگذار، تا چشمانم بهشت را نظاره کنند..

javahermarket

چه زیباست بخاطر تو زیستن

وبرای تو ماندن بپای تو مردن وبه عشق تو سوختن؛
وچه تلخ وغم انگیز است، دور از توبودن، برای تو گریستن؛
و به عشق و دنیای تو نرسیدن؛ ایکاش می دانستی بدون تو،
مرگ گواراترین زندگیست؛ بدون تو وبه دور ازدستهای مهربانت،
زندگی چه تلخ وناشکیباست. ایکاش می دانستی مرز خواستن کجاست،
وایکاش میدیدی قلبی راکه فقط؛
برای تو می تپد

دوست دارم تا اخرين باقيمانده ی جانم تو را عاشق كنم
زندگی من در زلالی چشمان تو خلاصه شده
زندگی من در نفس های بازدم تو جاری شده
زندگی من در همين از تو نوشتن ها وسعت يافته
نفس كشيدن من تنها با ياد اوری زنده بودن تو امكان پذير است
همين كه گاه نگاه چشمان پر از عشق يا سردی تو را ميبينم برايم كافی است و قانع
كننده است كه زندگی زيباست
اگر روزی از ديار من سفر كنی با چشمانی نابينا شده از گريستن در نبودت جای
قدمهايت را بر روی سنگفرش خيابان گل باران ميكنم

javahermarket

اموخته ام که

آموخته ام که : به انسان ها مانند سکوی پرتاب نگاه نکنم.
آموخته ام که : هرگاه که ترسیده ام ، شکست خورده ام.
آموخته ام که : غرور انسان ها را هرگز نشکنم.
آموخته ام که : انسان های بزرگ هم اشتباه می کنند.
آموخته ام که : اگر مایلم پیام عشق را بشنوم ، خود نیز بایستی آن را ارسال کنم.
آموخته ام که: تنها نیازی که مرا کامل می کند نیاز به خداست.
آموخته ام که: در همه لحظات ودر هر شرایطی به خدا اطمینان داشته باشم.
آموخته ام که: دوست خوب مانند الماس است.
آموخته ام که: گاهی کوچک ترها بیشتر از بزرگترها می دانند.
آموخته ام که: خدا همیشه همراه من است.
ادامه در لینک زیر
آموخته ام که: وقتی ناامید می شوم خداوند با تمام عظمتش ناراحت می شود وعاشقانه انتظار می کشد که به رحمت او بار دیگر امیدوار شوم.
آموخته ام که: اگر راجع به چیزی نمی دانم با شهامت بگویم نمی دانم.
آموخته ام که: قبل از رسیدن به هر هدفی باید ظرفیت وفرهنگ آن را در خود پرورش داد.
آموخته ام که: اولین شرط رسیدن به هدف،علاقه است.
آموخته ام که: انسان بزرگ در اندوه آنچه ندارد فرو نمی رود،بلکه از آن چه دارد لذت می برد.
آموخته ام که: اگر نمی توانم ستاره باشم،لزومی ندارد ابر باشم.
آموخته ام که: ایمان یعنی خواستن بدون انصراف و توکل بدون انقطاع.
آموخته ام که: وظیفه سبب می شود تا کارها را به خوبی انجام دهم ،اما عشق کمک می کند تا آن را به زیبایی انجام دهم.
آموخته ام که: آینده مکانی نیست که به آن جا میروم بلکه جایی ست که خود آن را به وجود می آوریم.
آموخته ام که: همیشه آخرین کار من،بهترین کارم باشد،پس جا برای بهتر شدن همیشه باز است.
آموخته ام که: زندگی فعلی من حاصل تمام انتخاب هایی است که داشته ام ولی این بدان معنی نیست که نمی توانم از خود تصویر جدیدی رسم کنم.
آموخته ام که: هنگام مواجهه با کاری سخت،طوری عمل کنم که انگار شکست غیر ممکن است.
آموخته ام که: همیشه باباور هایم زندگی کنم و انگیزه هایم را شعله ور نگاه دارم.
آموخته ام که: هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم.
آموخته ام که: زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم.
آموخته ام که: فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد.
آموخته ام که: لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد.
آموخته ام که: همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند، اما تمام شادی ها و پیشرفتها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید.
آموخته ام که: کوتاهترین زمانی که من مجبور به کار هستم، بیشترین کارها و وظایف را باید انجام دهم.
آموخته ام که : زندگی را از طبیعت بیاموزم ، مثل ابر با کرامت باشم . چون بید متواضع باشم ، چون سرو ، راست قامت، مثل صنوبر ، صبور ، مثل بلوط مقاوم ،مثل خورشید با سخاوت و مثل رود ، روان.

javahermarket

یادمان باشد

یادمان باشد که : او که زیر سایه ی دیگری راه می رود ، خودش سایه ای ندارد .
یادمان باشد که : هرروز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را .
یادمان باشد که : زخم نیست آنچه درد می آورد ، عفونت است .
یادمان باشد که :در حرکت همیشه افق های تازه هست .
یادمان باشد که : دست به کاری نزنم که نتوانم آنرا برای دیگران ! تعریف کنم .
یادمان باشد که : آنها که دوستشان می دارم می توانند دوستم نداشته باشند .
یادمان باشد که : حرف های کهنه از دل کهنه بر می آیند ، یادمان باشد که که دلی نو بخرم .
یادمان باشد که : فرار راه به دخمه ای می برد برای پنهان شدن نه آزادی .
یادمان باشد که : باور هایم شاید دروغ باشند .
یادمان باشد که : لبخندم را توى آیینه جا نگذارم .
یادمان باشد که : آرزوهای انجام نیافته دست زندگی را گرفته اند و او را راه می برند .
یادمان باشد که : لزومی ندارد همانقدر که تو برای من عزیزی ، من هم برایت عزیز باشم .
یادمان باشد که : محبتی که به دیگری می کنم ارضای نیاز به نمایش گذاشتن مهر خودم نباشد .
یادمان باشد که : برای دیدن باید نگاه کرد ، نه نگاه !
یادمان باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .
یادمان باشد که : دلخوشی ها هیچکدام ماندگار نیستند .
یادمان باشد که : تا وقتی اوضاع بدتر نشده ! یعنی همه چیز رو به راه است .
یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها .
یادمان باشد که : آرامش جایی فراتر از ما نیست .
یادمان باشد که : من تنها نیستم ما یک جمعیتیم که تنهائیم .
ادامه در لینک زیر
یادمان باشد که : برای پاسخ دادن به احمق ، باید احمق بود !
یادمان باشد که : در خسته ترین ثانیه های عمر هم هنوز رمقی برای انجام برخی کارهای کوچک هست!
یادمان باشد که : لازم است گاهی با خودم رو راست تر از این باشم که هستم .
یادمان باشد که : سهم هیچکس را هیچ کجا نگذاشته اند ، هرکسی سهم خودش را می آفریند .
یادمان باشد که : آن هنگام که از دست دادن عادت می شود، به دست آوردن هم دیگر آرزو نیست .
یادمان باشد که : پیش ترها چیز هایی برایم مهم بودند که حالا دیگر مهم نیستند .
یادمان باشد که : آنچه امروز برایم مهم است ، فردا نخواهد بود .
یادمان باشد که : نیازمند کمک اند آنها که منتظر کمکشان نشسته ایم .
یادمان باشد که : من « از این به بعد » هستم ، نه « تا به حال » .
یادمان باشد که : هرگر به تمامی نا امید نمی شوی اگر تمام امیدت را به چیزی نبسته باشی .
یادمان باشد که : غیر قابل تحمل وجود ندارد .
یادمان باشد که : گاهی مجبور است برای راحت کردن خیال دیگران خودش را خوشحال نشان بدهد .
یادمان باشد که : خوبی آنچه که ندارم اینست که نگران از دست دادن اش نخواهم بود .
یادمان باشد که : با یک نگاه هم ممکن است بشکنند دل های نازک .
یادمان باشد که : بجز خاطره ای هیچ نمی ماند .
یادمان باشد که : وظیفه ی من اینست: «حمل باری که خودم هستم» تا آخر راه .
یادمان باشد که : منتظر ِ تنها یک جرقه است ، انبار مهمات .
یادمان باشد که : کار رهگذر عبور است ، گاهی بر می گردد ، گاهی نه .
یادمان باشد که : در هر یقینی می توان شک کرد و این تکاپوی خرد است .
یادمان باشد که :همیشه چند قدم آخر است که سخت ترین قسمت راه است .
یادمان باشد که : امید ، خوشبختانه از دست دادنی نیست .
یادمان باشد که : به جستجوى راه باشم ، نه همراه .
یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها .

javahermarket

تازه خواهی فهمید

من سکوتم حرف است



حرف هایم حرف است



خنده هایم خنده هایم حرف است



کاش می دانستی



می توانم همه را پیش تو تفسیر کنم



کاش می دانستی



کاش می فهمیدی



کاش و صد کاش نمی ترسیدی



که مبادا دل من پیش دلت گیر کند



یا نگاهم تلی از عشق به دستان تو زنجیر کند



من کمی زودتر از خیلی دیر



مثل نور از شب چشم تو سفر خواهم کرد



تو نترس



سایه ها بوی مرا سوی مشام تو نخواهند آورد



کاش می دانستی



چه غریبانه به دنبال دلم خواهی گشت



در زمانی که برای غربتت سینه دلسوزی نیست



تازه خواهی فهمید



مثل من عاشق مغرور شب افروزی نیست

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:عاشق,شعر,زیبا,دلنوشته,مغرور,عشق,غربت,سایه,چشم,نگاه,زنجیر,خنده,سکوت,حرف,تفسیر,
  • ♫ کسی بخودش نگیره ...............

    از دوستم شنیده بودم یه جا سراغ داره که دل شکسته رو خوب می خرن.
    آدرس اونجا رو به زحمت پیدا کردم،
    صاحب مغازه یه پیرمرد بود که روی یه صندلی چوبی و قدیمی نشسته بود و داشت با زحمت با یه تکه نخ محکم یه قلب تیکه تیکه شده رو وصله میزد !
    وای چه قدر قلب اونجا بود !!! ..
    رفتم تو ...
    - سلام ،
    یه دل آوردم واسه فروش
    پیرمرد بدون اینکه حتی نگاهی به من بندازه پرسید:
    - چند بار شکسته؟
    - مگه مهمه؟
    - بله، هر چی کمتر بهتر
    قلبم و گرفتم کف دستم ... پیرمردبدون توجه به لرزش انگشتام اون وگرفت و در حال ورانداز کردنش زیر لب یه چیزایی زمزمه کرد:
    - این دو تا درست میشه، این یکی خیلی بزرگه...
    یه مرتبه سرش و آورد بالا پرسید:
    - دل خودته یا پیداش کردی؟ از کسی خریدی؟
    - نه مال خودمه ، چند میخریش؟
    - قیمتی نداره.
    - من اگه بخوام یکی ازت بخرم چند میدی؟
    - بستگی داره.
    - به چی؟
    - کدومش رو بخوای
    - مثلآ اون
    - فروشی نیست
    - چرا؟
    - عتیقست ... !
    - مال کی بوده؟
    - مجنون
    - خب اون
    - فروشی نیست
    - آخه چرا مگه مال کیه؟
    - سواد داری زیرش نوشته که ... فرهاد
    - خب اون چی؟
    - اون اصلآ فروشی نیست
    - مال کیه؟
    - مال خودمه
    - حالا مال منو چند می خری؟
    - مال تو ... یه آهم نمی ارزه !
    چشام از کاسه زد بیرون،آخه چرا؟
    - قلبت خیلی وصله داره ...!
    چند جاش هم اصلآ درست نمیشه
    آدم معروفی هم که نیستی
    - خب نیستم ولی عــــاشق که هستم
    پوزخندی زد و گفت:
    - عاشق ... !
    این قلبهایی رو که میبینی همه مال عاشقایی هست که از عشق حقیقی مردن ،
    تو هنوز خیلی تا این عشق فاصله داری ،
    نه ، قلبت به دردم نمی خوره ...!
    پیرمرد این و گفت و با سردی دلم و گوشه ای گذاشت ،
    دلم و بر داشتم و تو راه برگشت همش به جمله های آخر پیرمرد فکر میکردم « عاشق ... ؟! این قلبهایی رو که میبینی همه مال عاشقهایی هست که از عشق حقیقی مردن ، ... تو هنوز خیلی تا این عشق فاصله داری ، قلبت به دردم نمی خوره ... به دردم نمی خوره...

    باخودم گفتم من قلب خودم دوست ندارم چه توقع داری کس دیگه دوست داشته باشه .........

    javahermarket

    تاحالا عشق رو اینجوری دیدین

    گفتم آخر عشق را معنا کنیم
    بلکه جای خویش را پیدا کنیم
    آمدم دیدم که جای لاف نیست
    عشق غیر از عین و شین و قاف نیست
    امدم گفتم به آوای جلی
    عین یعنی عدل مولایم علی
    شین یعنی شور الله الصمد
    قاف یعنی قل هوالله احد....................................................................................................عشق یعنی با غم الفــــت داشتن
    سوختن با درد نسبــــــت داشــتن
    عشق یعنی شب نخـفتن تا ســـحر
    عشق یعنی سجده ها با چــــشم تر
    عشق یعنی سر به زیر آویــتـختن
    عشق یعنی اشک حسرت ریـختن
    عشق یعنی هرچه گفتن هر چه کردن بهر او.........

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:عشق,سجاده,سجده,سحر,حضرت علی,حسرت,اشک,لاف,قاف,الفت,مولا علی,
  • زندگی

    ای زندگی من
    آن زمان که غم زندگی من را ز تو متلاشی میکند به تو می اندیشم
    به عظمت دریاها قسم
    به آبی آسمانها قسم که دوستت دارم
    ای زندگی من
    گل من بگزار در آسمان عشق تو پرواز کنم
    بگزار هوای عشق تو را در تمام وجودم حس کنم
    زندگی زیباست اما با تو، در کنار تو و به فکر تو
    نگزار عشقم این چنین خاموش شود که حتی یادگاری از آن باقی نماند
    میدانم که خسته ای از تمام دردهایی که ذره ذره روحت را آب کرد
    ولی این را بدان که من همیشه در همه حال در کنارت و به یادت هستم

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:عشق,قسم,خسته,دلنوشته,یادت,اب,خاموش,یادگاری,درد,متلاشی,غم,زندگی,ذره,پرواز,اندیشه,
  • ذکر عشق

    برای چشمان مهربانت می نویسم، محبت و عشق را در چشمان تو آغاز کردم
    چشمانم را در نگاه مهربانت غرق می کنم و لبانم ذکر عشق را می سراید
    الفبای عشق من با تو آغاز شد و بر لوح قلبم واژه ی دوستت دارم حک گردید
    تنها برای قلب پر مهر تو می نویسم
    که اولین مهر دوست داشتن بی انتهای زندگی ام هستی
    می خواهم اینبار برای تو بنویسم، فارغ از دلتنگیها و تنهاییها
    با کلماتی مملو از عشق و احساس می خواهم برایت بگویم
    که همسفر جاده ی بی انتهای تنهایی تو خواهم بود
    به چشمانم نگاه کن و شوق همسفر بودن را
    با کوله باری از دوست داشتن و امید را در آن دریاب
    ای مهربانترین مهربانان، با تو هستم، با تو که مرا آغاز کردی
    مرا از پرتگاه، از تاریکی، از مرگ، از ناامیدی
    به سوی نور دعوت کردی، دوستت دارم

    javahermarket

    دنیای ما اندازه ی هم نیست .....

    دنیای ما اندازه ی هم نیست
    من عاشق بارون و گیتارم
    من روزها تا ظهر می خوابم
    من هر شبو تا صبح بیدارم
    دنیای ما اندازه ی هم نیست
    من خیلی وقتا ساکتم سردم
    وقتی که میرم تو خودم شاید
    پاییز سال بعد برگردم
    دنیای ما اندازه ی هم نیست
    می بوسمت اما نمی مونم
    تو دائم از آینده می پرسی
    من حال فردامم نمی دونم
    تو فکر یه آغوش محکم باش
    اغوش این دیوونه محکم نیست
    صد بار گفتم باز یادت رفت
    دنیای ما اندازه ی هم نیست

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:دنیا,دائم,محکم,دلنوشته,زیبا,جالب,شعر,اغوش,بوسه,ساکت,گیتار,اندازه,پاییز,

  • narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا